⚪️🔴🔵 چه کسی به حزب‌الله، خط می‌دهد؟ 🔺امروز می‌خواهم از یک خطر عظیم صحبت کنم که اگر جلویش گرفته نشود خدای ناکرده ممکن است منجر به انهدام مجموعه انقلاب اسلامی گردد. آن چالش، این است که در ستادها یا به تعبیر رهبری در بین خواص، چه در ستادهای فکری چه در ستادهای مدیریتی و چه در ستادهای سیاسی، جریانی شکل گرفته که به جای اینکه چهره‌های مکتبی نسل اول را الگوی خود قرار دهد یا به صف امروز انقلاب اسلامی نگاه کند و از روحیه معنوی و انقلابی آنها الهام بگیرد به دنبال این است که جریان معکوس در سطوح بدنه اجتماعی انقلاب ایجاد کند و در تلاش است به جای اینکه صفات ممتاز مجاهدان و انقلابیون را در خودش قرار دهد ویژگی‌های منحوسی را که در خودش قرار دارد بین مردم و صف نفوذ دهد و جوان مومن انقلابی را هم استحاله کند. 🔹او کاری می‌کند که جوان مومن در ظاهر فکر کند انقلابی است اما به مرور جنس نگاهش به مسائل، جنس سلوکش در فضای اجتماعی و سیاسی شبیه بشود به ستادی‌های سرگردان ، شبیه بشود به چهره‌های مذبذبِ قدرت پرست. 🔺این می‌تواند منجر به آن گردد که خواصِ منحرف اعوجاجات فکری خود را به بدنه اجتماعی انقلاب تسری بدهند. در همین انتخابات اخیر هم دیدیم تشکیلاتی مرکب از مخلصان و قالتاق‌ها را؛ معلوم است با صحنه گردانی کدامشان. مخلص‌ها برای اینکه با انرژی‌شان حرکت ایجاد کنند و به قالتاق‌ها جهت بدهند، وحدت مکتبی را نابود و ائتلاف چرتکه‌ای را جایگزینش کردند. 🔹امروز یکی از مهمترین خطرها همین ویروسی شدن تفکر انقلاب توسط آدم‌های ظاهرالصلاح اسماً اصولگراست. برای اینکه بشود جلوی این‌ها ایستاد باید کارنامه این‌ها را بررسی کرد و دید که چقدر بر اساس مبانی انقلاب عمل کردند. باید این کار بشود تا در بزنگاه انتخابات همه چیز را به یکباره به قدرت و لاقیدی رقیب پیوند نزنند. 🔺اگر صریح‌تر بخواهیم صحبت کنیم خطر اصلی امروز غیر انقلابی شدن جامعه است؛ خطر اصلی این است که حزب اللهیِ ما غیر انقلابی بشود. خطر این است که جماعتی که به ظاهر خود را اصولگرا و انقلابی می دانند در عمل از مبانی انقلاب فاصله بگیرند و به مبانی سکولاریسم و پراگماتیسمِ کورِ بدون مبناءِ بدون حجت دچار شوند و به جای اینکه ذهنیت‌شان بر اساس مبانی اخلاقی و معرفتی شکل بگیرد بر اساس تقویم‌های انتخاباتی تنظیم شود و در جنگ‌های زرگری سیاسی هم پرچم بدنه انقلابی دست همین‌ها بیافتد. 🔹بعضی مناسبی که به اسم اصولگرایی در کشور حاکم شده، رسماً و علناً مناسباتی سکولار و ضددینی است. یک عده آمدند گفتند که ما باید در جمهوری اسلامی تشکیلاتی عمل کنیم. گفتیم احسنت خیلی هم عالی؛ ولی دیدیم این‌ها به جای تشکیلات اسلامی به دنبال تشکیلات کمونیستی هستند تا تماماً از بالا به پایین، بدون اقناع و بدون صحبت؛ انسان‌هایِ مختار و مجاهدِ داوطلبِ مبتهجِ معنویِ بصیرِ حجت‌جو را تبدیل به یک مشت آدم ماشینیِ بله قربان گو بکنند. 🔺اشعری مسلکی را مطرح کردند و در انتخابات مجلس به جای آنکه به دنبال انسان‌های شایسته باشند قاعده را برعکس کردند. گفتند ما به جای آدم شایسته دنبال آدم هماهنگ (همان بله قربان گوی خودمان) هستیم هر که با ما جماعت لابیست هماهنگ بود، شایسته است. 🔹 "شایستگی ملاک حقیقی ندارد؛ همه‌اش اعتباری است و مبنای اعتبار، پیروزی تشکیلاتی است اگر چه از راه اغوا ، حذف و قالتاق بازی به دست آمده باشد." این گزاره، کلید براندازی نظام است. 🔺ذیل همین‌ها یک جریان هلو-لولو نیز وجود دارد که با لولو کردن یکسری جریانات دیگر و ایجاد هیجان کاذب موفق می‌شود جریانات حزب‌اللهی را بترساند. آن‌ها می‌گویند چون جریان اصلاح‌طلب وجود دارد، فعلاً مبانی خودتان را کنار بگذارید و رأیتان را به ما بدهید تا مثل هلو دولوپی آن را تناول کنیم. این‌ها اول می‌گویند فعلاً شرایط اضطراری است و لولو ممکن است بخوردتان پس چشمانتان را ببندید و به ما اعتماد کنید. اما کم کم می بینند که چه فرمول خوبی! بیایید همیشه شرایط را اضطراری نگه داریم. وقتی می‌توانیم با القای شرایط اضطراری از پاسخگویی فرار کنیم و حرف غلط خودمان را و آدم‌های کم صلاحیت و فاسدِ حرف گوش کنِ خودمان را به کرسی بنشانیم و بسیاری چهره‌های حزب اللهی اصلح و مستقل و ناهماهنگ را حذف کنیم؛ چرا که نه. این ساز و کار حزب اللابی‌ها تبدیل به ماشین ترور شد برای ترور حزب اللهی‌های اصلحِ متخصصِ مجربِ خالص که حاضر به تعامل با حزب اللابی‌ها نبودند. http://Eitaa.com/teribon_ir