بسم الله القاصم الجبّارین
مدتی قبل در رویایی شفاف صحرایی عجیب و پهناور را دیدم که درآن مردمان به شکلی وسیع و متراکم تجمعی عظیم نموده بودند.
درمقابل و جلوی جمعیت سکوی بزرگی قرار داشت،
جمع زیادی روی آن ودر میان آن ها مملو از روحانیون جوان با چهره هایی پر از نور قرار گرفته بودند.
در میان آن ها سردار قاسم سلیمانی قرار گرفته بود و چون نوری عظیم می درخشید.
در آن میانه متوجه شدم که این جمعیت، مردم ایران هستند که رئیس جمهور فعلی ایران را بخاطر ناراضایتی ها از اقداماتش کنار زده اند و سردار سلیمانی را در جایگاه او نشانده اند.
منتظر تعبیر این خواب بودم و در حال رصد که چه طور امکان به دولت رسیدن سردار سلیمانی وجود دارد که خبر تلخ و بهت آور شهادت این مرد الهی و آسمانی را شنیدم.
🔻آنچه من دریافتم :
از ابتدای تاریخ بلندای مقام روح اولیاء الهی و درجات انبیاء را با شاخص های متعددی تحلیل کرده اند.
اما از مهم ترین این شاخص ها قدرت روح آن ولیّ الهی در فرو ریزاندن طاق های ظلم و مظاهر شرک به حساب می آید.
ابراهیم خلیل، لا احب الآفلین گویان کاسر اعناق بت های جبابره ی زمان خویشتن بود،
قلب نوح علیه السلام مرکز تنزیه عالم به طوفانی عظیم قرار گرفت و بساط اهل شرک و کفر را روی زمین بر هم پیچید.
آدم،شیث،موسی،عیسی،حیقوق،میشا،تورخ،
یوشع،شعیا،جرجیس،ارمیا،متی و...
تمامی انبیاء تا نبی ختمی ص قلبشان به نوعی مظهر تجلی حق و زداینده ی حقیقت شرک و کفر و جنگ باطنی و ظاهری با نماد های آن بوده است.
درشب میلاد خاتم الانبیاء ص خاموش شدن آتشکده ی فارس و فروریختن طاق کسری و در دوران ظهورش از میان رفتن ارکان بت پرستی ظاهری در قلب زمین و آبیاری درخت تنومند ولایت و مقدمه سازی برای برچیده شدن حکومت ظلم و شرک و شیاطین،ظاهرا و باطنا در مقدرات این عالم فانی.
مجاهدات و شهادات تلخ و تاریخی اهل بیت علیهم السلام درغریبانه ترین حالات و تنهایی...
تا اینکه این درخت سر به فلک کشیده ی ولایت به انقلاب ۵۷ مردم ایران به رهبری مردی ملکوتی از جنس اولیاء الهی رقم خورد و پس از اوناخدایی عظیم و خبیر و روح الهی قرن اخیر او را هدایت نمود تا رسید به بستر حیرت آور سالهای اخیر.
تمام هویت انقلاب اسلامی شرک ستیزی واستقرار حقیقت توحید در بستر نفوس بشری تعریف شده بود و هزاران هزاران مرغ ملکوتی در استقرار این هدف الهی جانفشانی کرده تا مظاهر کفر و شرک در قلوب بشر قرن بیست و یکم استیلا وحکومت نیابد.
درسالهای اخیر دست شیاطین و پروژه های نفاق در ایران آنچنان شروع به تحرکات و شیطنت نمودند که به صورت واضح حتی بسیاری از مومنین هم دچار خلط حقایق اسلام و بخاطر مسائل اقتصادی میل باطنی به سوی مظاهر شیطان، دنیا ودر رأس آن ها آمریکای کودک کش و غارتگر نمودند و فراموش کردند که راه اسلام و پیروزی آن همیشه قرار نیست در صحرای همواربدون خاروخاشاک تعریف شده باشد،اتفاقی که در زمان ظهور صاحب آن نیز به سهولت نخواهد افتاد و توأمان با جهاد سنگین و تلاش های طاقت فرساست.
لکن اتفاقی که دربستر جامعه ی ما افتاد جهت گرفتن میل قلب ها به دنیا،خوشی ها، امکانات و نا سپاسی نسبت به این درخت آبیاری شده به خون اولیاء بود که منجر به ریاست کسی بر این مردم شد که رسما در پی مذاکره با مظاهر کفر بود و خیلی ها زیر علم او رفتند و گفتند و خندیدند و رقصیدند و نوای پیروزی و حل مشکلات سردادند.
چهره ی باطن جامعه ی ایران میلی عظیم به سوی مظاهر کفر یافته بود تا اینکه خبری عجیب تمامی هویت این امیال رابه کلی تغییر و به شکلی عجیب به سوی عالم معنا متوجه ساخت.
🔻وقتی حاج قاسم به شهادت رسید تحولی عظیم در باطن انسان های جهان رخ داد.
ادراکی جدید و بهت آور و تنفری جدید از جنس لا احب الآفلین نسبت به آمریکا و اسرائیل به عنوان سرکرده های شیطان و مظاهر او و همان دشمنان حقیقت امام اباصالح المهدی ارواحناله الفداء.
گویا دوباره خون ها در گودال های وجود به جوشش در آمدند و تشنه کام حقیقت جهاد با یزیدیان زمان گشته اند و من این را معجزه ی عظیم این مرد الهی و این ثوره را امتدادی جهانگشا از آن گودال اسرار آمیز میدانم.
ملاک دربازخوانی مقامات اولیاء تحولاتی است که آن ها در نفوس بشریت درتوجه به توحید و بت شکنی نسبت به کفر ایجاد می کنند.
و حاج قاسم این طائر قدسی ملکوتی در این بحبوحه ی حکومت مذاکره گر و سازشکار حقیقتی جدید از انزجار نسبت به شیطان را در قلوب ایجاد کرد که سالهای مدید از عهده ی بسیاری از اهل معنا خارج بود.
حاج قاسم به دولت رسید، رویا تعبیر شد و او بر قلب ها حاکم گشت و به شکل تمثلی باقی از ابراهیم خلیل در قلوب مردمان قرن بیست و یکم حکاکی شد...
و من در انتظار میمانم که دوشادوش او
در رجعت مبارکش در راه استیلای توحید شمشیر برقفای دشمنان علی بن ابی طالب بزنم،که آن روز را دور نمی بینم...
المکتوبات فی النجف الاشرف
@sholeye_toor