🔻▫️ تفسیر اجمالی #حکمت ۳۹ نهجالبلاغه
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه مىفرمايد:
«كارهاى مستحب اگر به واجبات زيان برساند موجب قرب به خدا نمىشود»؛ (لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ) . روشن ترين تفسيرى كه براى اين گفتار حكيمانه امام عليه السلام به نظر مىرسد اين است كه هر گاه كارهاى مستحب ضررى به واجبات بزند ارزش آن كاسته مىشود و ثواب آن كم مىگردد، مثل اينكه كسى از سر شب تا بعد از نيمه شب مشغول عزادارى باشد ولى خواب بماند و نماز صبح او قضا شود. همه مىگويند آن مستحبى كه به اين فريضه لطمه زد كمارزش است. يا اينكه به سراغ كارهاى خير و كمك به مستمندان برود؛ ولى در اداى ديون خود و يا حج واجب كوتاهى كند. دليل آن هم روشن است فرائض و واجبات مصالحى دارد كه اگر ترك شود به انسان لطمه جدّى مىزند در حالى كه مستحبّات چنين نيست و به اين مىماند كه كسى داروى اصلى درد خود را رها كرده و به داروهاى اضافى و غير ضرورى بپردازد. در حديثى كه در غرر الحكم از اميرمؤمنان عليه السلام نقل شده مىخوانيم:
«يَسْتَدَّلُ عَلىٰ إدْبٰارِ الدُّوَلِ بِأرْبَعٍ تَضيٖيعِ الْاُصُولِ وَ التَمَسُّكِ بِالْفُرُوعِ وَ تَقْديٖمِ الْأرٰاذِلِ وَ تَأخيٖرِ الْأفٰاضِلِ؛ چهار چيز است كه دليل بر سقوط دولتها مىشود: ضايع ساختن اصول، و چسبيدن به فروع و مقدم داشتن اراذل و مؤخر داشتن افاضل». تفسير ديگرى كه براى اين گفتار حكيمانه است اينكه در بعضى از عبادات اگر واجبات را رها كنند و به مستحبات بپردازند مستحب اساساً باطل است؛ مانند كسى كه روزه قضاى واجب بر اوست اگر روزه مستحب بگيرد از اساس باطل است و يا اينكه حج واجب را رها كند و به سراغ حج مستحب برود كه به عقيده جمعى حج مستحب او باطل است. احتمال سوم نيز در تفسير اين سخن اين است كه اشاره به مسئله ضدين كه در علم اصول آمده باشد، زيرا جمعى معتقدند كه امر به شى نهى از ضدّ خاص آن مىكند و بر اين اساس معتقدند كسى كه بدهكارى فورى داشته باشد اگر در وسعت وقت نماز بخواند نماز او باطل است، زيرا انجام نماز در وسعت وقت به واجب فورى لطمه زده و چون امر به شى نهى از ضد مىكند اين نماز قابل تقرب نيست و باطل است؛ ولى اخيراً محققان اين مطلب را نپذيرفتهاند و امر به شى را سبب نهى از ضد خاص نمىدانند.
━💠🍃🌺🍃💠━
@thaqalayn110