🔻▫️ تفسیر اجمالی ۳۱ نهج‌البلاغه ‮سپس امام عليه السلام از شاخه‌هاى يقين سخن مى‌گويد و مى‌فرمايد: «يقين بر چهار شاخه استوار است: بر بينش هوشمندانه و عميق و پى بردن به دقايق حكمت و پند گرفتن از عبرت‌ها و اقتدا به روش پيشينيان (صالح)»؛ (وَ الْيَقِينُ‌ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ‌ شُعَبٍ‌: عَلىٰ‌ تَبْصِرَةِ‌ الْفِطْنَةِ‌، وَ تَأَوُّلِ‌ الْحِكْمَةِ‌، وَ مَوْعِظَةِ‌ الْعِبْرَةِ‌، وَ سُنَّةِ‌ الْأَوَّلِينَ‌) . ممكن است اين چهار شاخه اشاره به چهار رشته از علوم انسانى باشد: نخست علوم تجربى است كه از «تبصرة الفطنة» سرچشمه مى‌گيرد و دوم علوم نظرى است كه از «تأويل الحكمه» به دست مى‌آيد سوم علومى است كه از تاريخ نصيب انسان مى‌شود و مايۀ عبرت اوست و چهارم علوم نقلى است كه از سنن پيشنيان به دست مى‌آيد. هنگامى كه انسان اين چهار رشتۀ علمى را پيگيرى كند و از آنها بهرۀ كافى ببرد به مقام يقين مى‌رسد. مثلاً دربارۀ خداشناسى نخست چشم باز كند و به خوبى آثار پروردگار را در جهان هستى ببيند سپس با انديشۀ عميق رابطۀ آن را با مبدأ آفرينش قادر و حكيم درك كند آن‌گاه از حوادث تاريخى عبرت بگيرد و خدا را از لابه‌لاى آن بشناسد و پس از آن بر آنچه از پيشنيان صالح و عالم به دست آمده مرور كند و علوم آنها را به علم خود بيفزايد تا يك خداشناس كامل گردد. ━💠🍃🌺🍃💠━ @thaqalayn110