وعظ بی عملان واجب است نشنیدن درنگی در ماجرای تلخ قتل زن دوم نجفی 🔻🔻🔻 با فراگیر شدن خبر «شهردار سابق تهران همسر دوم خود را کشت»، تحلیل های زیادی در گوشه و کنار مطرح گشت، اما آنچه بیش از پیش در شب قدر، فضا را با رنگ وبویی عارفانه، مردمِ پر احساسِ آماده انابه در 23 ام ماه رمضان را به خودش در گیر کرد، حرف هایی بود از جنس اینکه «خوشحالی از سقوط یک بنده حرمت دارد»، «برای نقد رقیب انصاف داشته باشیم و قتل را دستمایه تسویه حساب قرار ندهیم»، «کلماتی مثل قاتل، آدرس غلط دادن درباره مبنای نجفی و امثال نجفی است» و تعدادی دیگر از این دست پیام ها که همه و همه یک مطالبه را فریاد می زدند: «در شب قدر، متقیان(!)، این قتل را از تفکر اصلاحات تفکیک خواهند کرد و اجازه نمی دهند در این شب کارنامه عمل سال آینده شان سیاه گردد.» اما مقابل این جو رسانه ای، تحلیل دیگری هم قرار گرفته، تحلیلی که ریشه در تاریخ قتل های زنجیره ای دارد، تاریخی که گواهی میدهد، اصلاحات همان جریانی است که حاضر است مغز متفکرش چون حجاریان را با دست خود ترور کند تا منافعش از دست نرود؛ جریانی که برای از دست ندادن قدرت در سال 88، هر آرمان و انسانیتی را به آتش میکشد. حالا هم که شاه داماد تازه به خانه بخت رفته شان دسته گلی جنون وار به بار آورده، لباس زهد بر تن کرده و التماس دعا(!) دارند که قتل را از اصلاحات تفکیک کنید؟! مگر نه این است که تفکر اصلاحات تنها تفکری است که به تو اجازه میدهد جان هر انسانی را فدای منافع شخصیت کنی؟ چرا اینبار اینگونه به قضیه نگاه نمیکنید که رای به لیست تَکرار، یعنی خوشحالی از سقوط یک بنده؟ و اتفاقا در این شب عزیز باید سجده شکر کرد که بار دیگر دستان به خون آغشته جریان فاسد اصلاحات، از دستکش مخملی بیرون زد و مردمی را متوجه قاتلانشان کرد. قتل برای رسیدن به منافع، نه تنها از تفکر اصلاحات جدایی پذیر نیست بلکه یک جز ذاتی آن است. سجده شکر برخی، از قتل و رسوایی قاتل و مقتول نیست بلکه از هدایت و توبه جماعتی در شبهای قدر است که نگاه امیدشان به دستکش مخملی این قاتلان بالذات بود. قتل همسر دوم نجفی نه تنها تعجب ندارد بلکه در منظومه فکری این جریان، بسیار منطقی است. آنها که در 88 سردم دار فتنه ها و خون های به ناحق ریخته شده امثال صدرزاده ها بودند تعجبی ندارد که برای کوچک ترین منفعت شخصی شان، قتل معشوقه جوانشان را هم رقم زنند و با آرامش و لبخند اعتراف به قتل کنند. آدرس غلط دادن اتفاقا یعنی پا دادن به تفکیک قتل انسانیت و اصلاحات، یعنی اجازه بدهیم که تفکر ذبح انسانیت و پذیرش ذلت همیشه در حجاب خون آلودش زنده بماند و قصاص نگردد. با احترام به تمامی دوستان نگران از عاقبت بخیری حقیر، ولی امشب سجده شکر کردم، از اینکه خداوند همان طور که با ترامپ مجنون، چهره واقعی یک جریان را خارج از کشور برای معدود ساده دلانی برملا کرد، به واسطه امثال نجفی هایِ قاتل نیز در داخل، همان فرمان را جلو می برد. عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس که وعظ بی عملان واجب ست نشنیدن حمیدرضا شب بویی 🔶حاشیه این جماعت اخلاق را به یک ابزار سیاسی صرف تقلیل داده اند؛ آنجا که پای قبیله خودشان در میان است، اخلاقگرا می شوند و آنجا که با خطا یا گناه رقیب سیاسی شان مواجه می شوند، بیرحمانه از هر وسیله‌ای بهره می برند. مرور ماجرای طالقان که پای جلال الدین فارسی درمیان بود، ماهیت واقعی این اصلاحات چی های بی اخلاق را نشان می دهد. تیترهای تند روزنامه های عصر اصلاحات در مورد این اتفاق را دوباره باید مرور کرد. اخلاق گرایی و انصاف جویی به یک هربه مبدل شده است؛ نکند دمیدن بیش از حد به این ادبیات موجب لوث شدن خون یک زن مقتول گردد که اکنون دیگر دستش از دنیا کوتاه است. 💠 رسانه مردمی ثائر 🆔 @saeer_ir