«قدیس» فقط یک رمان📚 نیست، درس زندگی 👌است، «قدیس» ماجرای رنج‌ها، دردها و تنهایی‌های😔 امام علی (ع) است، امامی که تمام محبتش را وقف مردم می‌کند، ولی آن‌ها در سختی‌ها و ‌مشکلات فرو می‌ریزند و امام با تعداد اندکی یار تنها می‌ماند.😞  «قدیس» تحلیل رفتارهای حاکم جامعه اسلامی و فهم سکوت‌ها و عکس‌العمل‌هایش را راحت‌تر می‌کند و راه خروج از فتنه را نشان می‌دهد، موضوع اصلی کتاب اگرچه شرح جنگ صفین و دشمن‌شناسی است اما غربت حق 😢را از جانب طرفداران حق 😏به تصویر کشیده و متذکر می‌شود حرف اگر حق باشد بر جان هر طالب حقی می‌نشیند، 👌خواه مسیحی ،یا مسلمان و ... . «قدیس» فرق حکومت‌های غیر اسلامی با حکومت اسلامی را در این توصیف کرده که حکام غیرمسلمان به هر قیمتی درصدد حفظ حکومتشان هستند 😒و جان و مال مردم برایشان بی‌ارزش است 😔ولی در حکومت اسلامی، امام مال و جان امت خود را بر جان و مال خود مقدم می‌دارد؛ 😊« قدیس» تاریخ در حال تکرار را در قالب داستانی جذاب به رشته تحریر درآورده تا از اشتباهات گذشته درس گرفت 👌و در زمان فتنه به دامان امام پناه برد.  بخش‌هایی از این کتاب📚 در ادامه آمده است: «بعد کشیش لبخندی زد😊 و به پسرش سرگی نگاه کرد و ادامه داد؛ درست مثل آن شب‌هایی که موقع خواب 😴برایت کتاب می‌خواندم، البته این بار نه برای خواب که برای 👈بیداریت می‌خوانم...». «شعث بن قیس از فرماندهان علی و جنگجوی توانمند گفت: ای علی می‌دانی که مرا از جنگ باکی نیست 💪و من همیشه مرد جنگ 🗡و میدان‌های نبرد بوده‌ام، اما در حال حاضر ادامه جنگ را به ضرر اسلام و مسلمانان می‌دانم پس به پیشنهاد این یارانت گوش بده و دعوت معاویه را بپذیر؛😕 مرد میان‌سالی مشت‌هایش را گره کرد و روبه علی فریاد زد:ای علی!!!! اگر تن به خواسته مانده‌ی ما تو را همچون عثمان به قتل خواهیم رساند...».😢 «چراغ 🌕در دست‌های علی بود و آن‌ها تاریکی 🌚را جست و جو می‌کردند، چون موش‌های کور،🐭 از آفتاب و روشنایی می‌گریختند و در دالان‌های تاریک زمین، آرام می‌گرفتند...».  «شب عجیبی را در دیر ⛪️یوحنای قدیس گذراندیم. شیفتگی سرورم نسبت به کاروان اسرا به حدی بود که پدر آگوست تینوس مجبور شدند به سرورم تذکر ☝️بدهند که در شأن😌 ایشان نیست که در مقابل راهبان دیر این‌گونه اختیار خود را برای دیدن کاروان اسرا از دست بدهند! سرورم گفتند: مگر این اتفاق کم‌چیزی است؟». «همین‌جا بر خود لازم می‌دانم👌 به استحضار حضرت‌عالی برسانم که نَسب سرورم 😌به یکی از نوادگان حضرت داوود نبی می‌رسد و این مسئله‌ای نبود که همگان از آن مطلع باشند، روز عید پاک دو سال پیش بود که همه راهبان دیر...». # قدیس