🔴درباره نامه به اصطلاح ۳۰۰ عدالت‌خواه به مقام معظم رهبری قسمت 1⃣ 🔵پس از نامه‌های سرگشاده متعدد احمدی نژاد خطاب به مقام معظم رهبری که سرشار از سیاه نمایی و حاوی پیشنهادهای ساختارشکنانه، غیرعملی و غیرقانونی مثل عزل روسای همه قوا و برگزاری انتخابات مجدد آن هم بدون نقش آفرینی شورای نگهبان در وظایف قانونی بود، این بار ۳۰۰ نفر نامه‌ای خطاب به رهبری عزیز نوشته‌اند که در آن ابتدا شرحی بعضا درست، بعضا غلوآمیز و بعضا دروغ از مشکلات کشور ارائه داده‌اند تا در گام بعد نتیجه بگیرند که این شرایط تنها به اقدامی ویژه و غیرعادی نیاز دارد و این اقدام تنها میتواند حول ابرقهرمانی به اسم احمدی نژاد صورت گیرد! گرچه تا میانه نامه ردپایی از احمدی‌نژاد مشاهده نمیشود و تنها نمایی‌سیاه از همه بخش‌ها و ارکان نظام و لزوم اصلاح اساسی و غیرعادی به تصویر کشیده می‌شود اما در انتها، ناگهان پادوییِ جنابان نامه‌نگار برای احمدی‌نژاد آشکار شود. 🔵این که ساختارها، قوانین و مقررات، نظام عزل و نصب‌ها، فرایندها و بسیاری از شعب اداره مملکت دچار اشکالات و ایراداتی است، امری غیرقابل کتمان است، اما احمدی‌نژاد که خودش دو دولت و بخش اعظم امکانات کشور را در دست داشته است و از سایر قوا و نهادها هم در بحث بودجه بعضا اعمال نفوذ می‌کرد، پس از ارائه یک کارنامه قابل قبول و افتخارآمیز در دولت نهم، همه آن را به پای رفاقت با مشایی و تحت تأثیر القائات کذب، توهم‌آمیز و انحرافیش فدا می‌کند و اصلاح ساختارها، فرایندها و عزل و‌ نصب‌ها عملا تحت سیطره حلقه‌ی بسته‌ی جدیدی از مدیران، به فراموشی سپرده می‌شود. 🔵آری! آنچه که امروز احمدی‌نژادی‌ها نظام را بابت آن تخطئه می‌کنند چیز جدیدی نیست، این‌ها عموما در دولت‌های شخص آقای احمدی‌نژاد هم که فرصت اصلاح آنها را داشت موجود بود ولی چه سود که ایشان جز در بخش‌های جزئی، برای اصلاح آنها اقدام شایسته‌ای انجام نداد، و جالب این که در آن زمان شخص احمدی‌نژاد بارها و بارها در پاسخ به نامه‌های کسانی که انتقادات فنی به او و عملکردش داشتند آنها را نادیده می‌انگاشت و خود و تیمش را مستغنی از آن نظرات و مشورت‌ها می‌دانست. 🔵آری! همین احمدی‌نژادی که امروز او را حلّال و چاره حل تمام مشکلات کشور قلمداد می‌کنند کسی است که بیش از آن که همتش را صرف حل مشکلات کند، زیستش را در دوقطبی‌سازی و حاشیه‌پردازی و تلاش برای حذف رقبا و بزرگداشت حلقه‌اش و تعیین خط قرمز برای ایشان و ارتقای درجه ایشان دنبال می‌کرد و نهایتا هم با ایجاد خاطره‌ای تلخ از خود به عنوان نماد انقلابی‌گری، کل جریان انقلابی را جریانی بداخلاق، قانون‌شکن، لج‌باز و ضعیف معرفی نمود و مردم را با تورم ۳۵ درصدی و تنش‌ها و چالش‌های غیرضروری چنان خسته کرد که از او به قطب مخالفش یعنی هاشمی و اعوانش پناه بردند! 🔵امروز احمدی‌نژادی‌ها رهبری عزیز را بالاترین مرجع حل مشکلات می‌شناسند که توقع دارند با احکام حکومتی بزرگی، منتخبان مردم در انتخاباتهای قانونی کشور را عزل کند ولی خود آقای احمدی‌نژاد اگر رئیس‌جمهور بود، چنین حکمی را به راحتی می‌پذیرفت و به صلاحدید ولی‌فقیه کنار می‌رفت؟! آن هم کسی که در حکم عزل یک معاون اول یا ابقای یک وزیر یا عدم ورود به انتخابات دچار تعلل یا تمرد شد؟! چگونه است او که مدعی انقلابی‌گری و ولایت‌مداری بود حاضر به تبعیت از ولی‌فقیه نمی‌شد ولی امروز توقع دارد رئیس‌جمهور، دولتمردان، نمایندگان مجلس، رئیس‌مجلس، احزاب سیاسی پیروز، حامیان مردمی ایشان و... برخی که حتی در ادعا هم پای ولایت‌مداری‌شان می‌لنگد به سادگی و بدون جنگ و تنش، طبق نظر احمدی‌نژاد و احمدی‌نژادیها کنار بروند؟! اصلا احمدی‌نژادی که در دو سال آخر ریاست‌جمهوریش بارها از گردن نهادن به وظایف قانون شانه خالی کرده بود، چطور امروز توقع دارد مسئولان فعلی از حقوق قانونی‌شان به راحتی انصراف دهند و حامیان‌شان هم این کناره‌گیری را نشانه پیشرفت کشور قلمداد کنند؟! لینک قسمت 2⃣ : 🔗 eitaa.com/nazokbin/5045 سیاوش_آقاجانی @tmersad313