🔸 در يك سو، درستي و حق و فضيلت وسعادت، با همه توان آشكار شده و در سوي ديگر، نادرستي و باطل و رذيلت و شقاوت، در اوج نمايان شده است. كربلا پايانه‌ها را به نمايش ميگذارد تا روندگان هر دو راه، جنس، اصل و جوهره‌ی موجوديت خويش را تمام و كمال بنگرند و منزلگاهي را كه به سوي آن مي‌پويند، نيك به تصور گيرند و از «فريب درجه» رهايي يابند. 🔹درجه ميتواند با انكار جوهره، فريبگري كند؛ چنان كه ميتوان تاريكي اندك را به بهانه اين كه ظلمات نيست، پذيرفتني كرد و به آن تن داد يا نور اندك را، به بهانه اين كه آفتاب نيست، تحقير كرد و بي‌بها ساخت. كربلا، رويارويي مطلق‌هاست، تقابل جوهره‌هاست در اوج، داستاني است از همه چيز در برابر همه چيز. اينك جلوه‌هايي از اين تقابل: ➖ سپاه ابن زياد هنگامي كه با كاروان حسين مواجه مي‌شود، «همة» راه‌ها را بر حسين(ع) ميبندد و حتي نميگذارد كه او به راهي جز كوفه برود و تنها بندگي يزيد را از او مي‌خواهد. حسين(ع) مرگ را برمي‌گزيند، يعني جان را از تن خويش مي‌رهاند، يعني «همة» بندها را از خويش مي‌گسلد، چه بندها را تنها بر پيكر توانند بست و جانِ رهيده، شكار هیچ بند و کمندی نیست. او اين تقابل را رويارويي سعادت و شقاوت ميداند و چنين مي‌گويد: «بي‌گمان، من مرگ را جز سعادت و زيستن با ستمگران را جز شقاوت نمي‌بينم.» ➖هنگامي كه سپاهيان ابن‌زياد در برابر كاروان حسين(ع)، صف جنگي مي‌آرايند، حسين «همة» توان خويش را به كار ميگيرد، به هر زباني با سپاهيان سخن مي‌گويد تا مرز حق و باطل و فاصله فضيلت و رذيلت را بر آنان بنماياند. گاه با آنان چنين ميگويد: اگر شما راه ايماني را مي‌پوييد كه پيامبر نشان داد، من نيز دغدغه‌اي جز اصلاح ويرانگي‌ها در امت جدم ندارم و مگر شما نبوديد كه با نامه‌هايتان مرا براي همين كار فراخوانديد؟ آنان ابايي از انكار حقيقت ندارند، اما امام نامه‌هايشان را به سوي‌شان پرتاب ميكند تا به خويشتن بازگردند. ➖ زماني ديگر، با آنان چنين ميگويد: اگر ايمان به خدا را وانهاده‌ايد و هنوز بر آزادگي و اخلاق پايبنديد، نيك بنگريد كه اين آرايش جنگي، صف‌بندي رذيلت در برابر فضيلت و سبعيت در برابر نجابت است. از ياران امام نيز كساني چون بُرير و زهير سخن راندند و سپاهيان را هشدار دادند كه با اين نبرد، پنجه بر رخسار فضيلت مي‌كشند. سپاهيان، اما، «همة» توان خويش را برمي‌گيرند تا سخن حسين و يارانش را نشنوند، هلهله سر مي‌دهند تا نداهاي حق را در آشوب غوغا مدفون سازند. 💢 كربلا، با دو انتهايش، چونان نگارهاي بر تارك تاريخ باقي مي‌ماند تا آدميان بدانند كه به كدام سو روانند و به كدام منزل ره ميسپارند: إنّ سَعيَكم لَشتّي... مطالعه کامل این یادداشت در «وب‌سایت فکرت»