‍ ⭕️ روایت یک مدافع حرم میبدی از لطف حاج قاسم سلیمانی به یک بانوی میبدی 💠 به گزارش پایگاه خبری صبح میبد، آقای ابوالفضل حشمتی فیروزآبادی (پاسدار و مدافع حرم، مداح مشهور و روایتگر دفاع مقدس) در مصاحبه با خبرنگار این رسانه، خاطره خود را از ماجرای لطف حاج قاسم به یک خانم میبدی، این گونه بازگو کرد: 🔰بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، گروهی از خواهران میبدی را برای مراسم تشییع پیکر سردار به کرمان بردیم. 🔻صبح آن روز که به کرمان رسیدیم قرار گذاشتیم تا راس ساعت مقرر برای بازگشت، پای اتوبوس باشیم. اما یکی از خواهران گفت: تا مراسم تشییع تمام نشود، به میبد برنمی‌گردم! من هم جواب دادم: هدف از این سفر شرکت در تشییع است و نه خاکسپاری. پس همه باهم باشیم. لذا قرار بر این شد ساعت ۲ عصر، همه در اتوبوس باشند برای برگشت به میبد. ‼️ ساعت۲ عصر همه آمدند به غیر از همان خانم. هرچه تماس گرفتیم و پیام دادیم، جوابی نداد. به ناچارمنتظر ماندیم. چون به خاطر شلوغی ها و اتفاقات ناگواری که در سیل جمعیت افتاده بود، نگران شده بودیم. نزدیک غروب اعلام کردند مراسم تدفین به فردا موکول شده و امروز مراسم تمام شده است. ناگهان دیدیم آن خانم برگشت.وقتی که با او صحبت کردم‌ و دلیلش را خواستم، گفت: من مدیون شهید سلیمانی هستم. ⁉️ پرسیدم: چرا؟ توضیح داد: راستش من سال ۹۵ به پیاده روی اربعین رفته بودم و آن زمان سردار سلیمانی را نمی‌شناختم. اما در عراق خانم های عرب به ما احترام می گذاشتند حتی لباس های ما را می‌شستند و به ما غذا می دادند. مدام می‌گفتند: خدا سردار سلیمانی را برای ما حفظ کند. 👈 از همسرم پرسیدم: سردار سلیمانی کیه که این قدر عرب‌ها دوستش دارند؟ همسرم جواب داد: سردار، فرمانده سپاه قدس هست و از مردم اینجا در مقابل داعش حفاظت می‌کند و حتی اینکه ما می توانیم به پیاده روی اربعین برویم مدیون زحمات حاج قاسم هستیم. ⚠️ بعد از زیارت، موقع برگشت، متاسفانه دزد همه پول های همسرم را زد و ما با حدودا ۱۰۰ هزار تومانی که داشتیم تا مرز رسیدیم. از مرز که می‌خواستیم به طرف میبد بیاییم، همه اتوبوس ها می‌گفتند اول پول می‌گیریم، بعد سوار می کنیم. بنابراین اصلا نمی توانستیم سوار شویم. 💠 نزدیک غروب بود که دیدیم اطرافمان شلوغ شد. متوجه شدیم سردار سلیمانی به اینجا آمده است. من هم مستأصل، به سمت سردار دویدم و ماجرا را تعریف کردم. سردار کارتش را از جیبش درآورد و به محافظش داد و گفت: علی آقا این خانم هرقدر پول خواست از این کارت خودم بهش بدهید، بعد هم همراه جمعیت رفتند. ✅ همراه محافظش رفتیم کنار دستگاه عابربانک و مقداری از کارت حاج قاسم و حتی مقداری از کارت خودش برای ما پول گرفت. وقتی ما از او خواستیم تا یک شماره کارت بدهد که وقتی به میبد رسیدیم هزینه را برگردانیم، قبول نکرد و گفت حاج قاسم گفته فقط برای ما دعا کنید. 🔸به سمت اتوبوس ها رفتیم و وقتی سوار شدیم راننده گفت نیازی نیست الان حساب کنید. وقتی به میبد رسیدیم به پسرم زنگ زدم تا پول بیاورد و کرایه اتوبوس را حساب کند. آن پولی هم که از سردار به ما رسید، نگه داشتم و مایه خیر و برکت زندگی ما شد. هیچ وقت لطف و مهربانی این مرد بزرگ را فراموش نمی کنم درحالیکه می توانست مثل بسیاری از مسئولین، با بی اعتنایی از مشکل من عبور کند. خدا ما را با شهدا محشور کند. 🆔 @meybodema @topnewsmeybod