◾️امام حسن عسکری علیه‌السلام در اثر سَمّ، ساعتی از هوش می‌رفتند و ساعتی به هوش می‌آمدند... در نقل‌ها آمده است: بعد از آنکه در روز اول ربیع‌الاول(۱) ، معتمد عباسی ملعون در قالب یک طعامی به امام حسن عسکری علیه‌السلام ، سمّ خوراند، هشت روز طول کشید تا امام علیه‌السلام به واسطه آن سمّ به شهادت رسیدند. در این مدتی که سمّ در بدن مبارک آن حضرت اثر کرده بود، نوشته‌اند: وَ جِسمُهُ یَزدادُ ضَعفاً و الآلامُ تُشتَدُّ عَلَیه ▪️جسم مبارک آن حضرت روز به روز ضعیف‌تر می‌گشت و دردهای بدن مبارک بیش از پیش می‌شد. فَیُغشٰی عَلَیهِ ساعَةً بَعدَ ساعَةٍ ▪️آن حضرت ساعتی از هوش می‌رفت و ساعتی دیگر به هوش می‌آمد.(۲) 📚(۱) الإرشاد ج۲ص۳۳۶ 📚(۲)العبرة الساکتة ج۲ ص۵۶۴ ✍ آن امامی که فرمود: « ما حجت خدا بر خلقیم و مادرمان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها حجت خدا بر ما » ، تقدیرش اینگونه بود که روزهای آخر عمرش، مثل روزهای آخر عمر مبارک مادرش فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها باشد... تا جمله «یُغْشَی عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ» به گوش می‌رسد، حال و روز یک مادری را به تصویر می‌کشد که «علامه مجلسی» گوشه‌ای از حال زارِ او را اینگونه روایت نمود: أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّکْنِ بَاکِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ یُغْشَی عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ ▪️فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بعد از شهادت پدر بزرگوارش، دائما سر خود را می‌بست؛ جسمش ناتوان شده بود؛ قوت خود را از دست داده بود؛ چشمانش گریان بود؛ قلبی سوخته داشت؛ پیاپی از هوش می‌رفت و دوباره به هوش می‌آمد. 📚بحارالانوار ج۴۳ ص۱۸۱ می روی اما اگر میشد بمانی خوب بود با تو زهرا، لحظه های زندگانی خوب بود ای تمام ماه ها خورشیدها در خانه‌ات خانه ام با بودن تو کهکشانی خوب بود شد سلامم بی جواب و فاطمه در غربتم مایه ی آرامشم شد، همزبانی خوب بود   زندگی کردی کنارم، ساده و بی ادّعا در کنارت خوردن یک قرص نانی، خوب بود در غروب کوچه ها و در میان شعله ها بر دفاع از حق حیدر پاسبانی خوب بود   خنده را از تو گرفته درد پهلوهای تو خنده هایت فاطمه در این جوانی، خوب بود می روی از هوش هر د‌َم، حال و روزت خوب نیست می روی، اما اگر میشد بمانی خوب بود...