📌اگر بخواهم خط رژیم صهیونیستی را به عنوان یهود ۷۶ ساله مورد ارزیابی قرار دهم و آن را در سطح عمیق به اشتراک بگذارم می گویم
دو عامل اساسی منجر به تشکیل هژمونی اسرائیل در سرزمین فلسطین شد انحراف در مقاومت، غلبه روانی بر اعراب
این دو، کلیدی ترین عامل در پیشروی و قدرت گیری صهیونیست ها در بازه زمانی ۱۹۲۰ الی ۱۹۷۸ بود.
شکست پی در پی اعراب و تثبیت خط سازش بجای خط مقاومت، شرایط را به گونه ای رقم زد که فلسطین محتاج یک بازیابی اساسی شد،
در سال ۱۹۷۹ میلادی انقلاب اسلامی ایران مهم ترین منبع سوخت برای بازیابی آرمان فلسطین شد، انسجام صفوف مقاومت و کنترل غلبه روانی صهیونیست ها بر اعراب و مسلمانان
انقلاب اسلامی بنیاد های حیات بخش صهیونیست ها را به خطر انداخت ،امنیت روانی صهیونیست ها برای همیشه از بین رفت و اساس خط مقاومت در بعد از ۱۹۷۹ بکلی تغییر کرد و وارد یک فاز مبارزاتی عمیق گفتمانی، غلبه روانی،امنیتی و نظامی شد.
خط مقاومت بزرگ و بزرگ تر شد و به تاریخی ترین نقطه یعنی تهدید موجودیت و هژمونی اسرائیل در منطقه رسید ،و این رژیم را در محاصره گفتمانی ملت ها،محاصره زمینی و دریایی وارد کرد و در نهایت با عملیات طوفان الاقصی غلبه روانی صهیونیست ها در منطقه را که اعراب از آن ترس داشتند برای همیشه از بین برد.
رژیم صهیونیستی در واکنش به حصار تاریخی،خط سازشی را که با انورسادات و یاسرعرفات آغاز کرد پیش گرفت،بعد از کمپ دیوید و اسلو۱و۲ و صلح اردن آبراهام را پیش کشید تا حصار سیاسی را بشکند تا به غلبه روانی خود در امنیت،سیاست،اقتصاد و همه سرزمین فلسطین و افکار عمومی و نخبگانی جهان امتداد ببخشد.
این دو اراده برای غلبه بر افکار عمومی و تحقیر رقیب میجنگند، این روزها غزه نقطه مرکزی این درگیری اراده ها است
ابوقاسم