🌿📖 داستان حضرت یونس (ع) 📖🌿
حضرت یونس (ع) پیامبری بود که مردمش را به پرستش خداوند یکتا دعوت میکرد، اما آنها سرسختانه نافرمانی میکردند. پس از سالها تلاش، یونس (ع) از هدایت آنها ناامید شد و بدون اجازه خداوند شهر را ترک کرد.
🌊
در مسیرش، به دریا رسید و سوار بر کشتی شد. اما دریا طوفانی شد و سرنشینان کشتی برای آرام کردن دریا، قرعه انداختند. قرعه به نام یونس (ع) افتاد و او را به دریا انداختند.
🐋
در همان لحظه، یک نهنگ عظیم یونس (ع) را بلعید! او در دل تاریکیهای دریا و شکم ماهی، به اشتباه خود پی برد و با تضرع و توبه، خدا را خواند:
📜 «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء: ۸۷)
🔹 «معبودی جز تو نیست، پاک و منزهی، من از ستمکاران بودم.»
✨ خداوند توبه او را پذیرفت و نهنگ، یونس (ع) را در کنار ساحل رها کرد. او بار دیگر به سوی قومش بازگشت و این بار مردم به دعوت او ایمان آوردند.
📌
نتیجه:
✅ صبور باشیم و بدون اجازه خدا تصمیم نگیریم.
✅ هر جا اشتباه کردیم، با اخلاص توبه کنیم.
✅ امید به رحمت الهی را هیچوقت از دست ندهیم.
🌿 ذکر مخصوص حضرت یونس (ع) را زیاد بگوییم تا از سختیها نجات پیدا کنیم! 💖✨
❤️“
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج”❤️
💡آموزش گل و گیاه👇
🆔 @tuba20