72.17M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
قصه های من وآقا جان نرگس و حامد به همراه پدر و مادر خود به نزد پدربزرگ و مادربزرگ خود در یک شهر دیگر می‌روند.🏘 🧕🏻 نرگس تصمیم گرفته تا مثل تابستان گذشته خاطرات خود را در یک کتاب بنویسد📕 این قسمت نذری🍛 وآقاجان 🎞 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡🎞 ┏━∪∪━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/1071317214C101d6cf6d6 ┗━━━━━━━━━━┛