درس آیت الله وحید خراسانی بود پیرمرد با خورجین از طلاب و روحانیون گذشت تا رسید جلوی منبر مدرس. گفت:فقه و اصول چه میگویی!؟ بگذار بعداً. این پول را بگیر و روضه (ع) برای ما بخوان. آقا تبرک روضه را گرفت. بوسید و در جیب گذاشت. کتاب محکم بست. اشاره به آسمان کرد. گفت: واما حسین... خاطرات علما "محمد ادریسی" @twiita