نقطه نظرات برخی از اعضای حاضر در جلسه: آقای دکتر سعیدی: انتخاب دوست نیز می تواند نشانگر عفت باشد. مثلاً دوست خوب نشانه عفیف بودن فرد باشد. معاشرت با افراد خویشتن دار به خویشتن داری فرد منجر می شود. انتخاب محل زندگی نیز نشانه دیگری است. افراد ثروتمندی هستند که در مناطق به اصطلاح بالا شهر که از نظر موقعیت های عفاف در سطح ضعیفی قرار دارد سکونت نمی کنند و یا نزدیک به مدارس دخترانه خانه نمی خرند و یا افرادی که به دلیل حفظ موقیعت های عفیفانه برج نشین نشده اند. انتخاب سفر نیز مهم است. مثلاً انتخاب سفر ترکیه یا سفر کربلا. متأسفانه برخی از افراد متدین، فرزندان خود را برای زندگی بدون در نظر گرفتن موقعیت های عفاف، به کشورهای دیگر می فرستند و این نشانه بی اهمیتی عفاف برای آنها است. فرستادن دختر خود برای تحصیل به شهرهای دیگر نیز می تواند از این قبیل باشد. چرا که شاهد تغییر حجاب و رفتار دختران بعد از رفتن به شهرهای دیگر، برای تحصیل بوده ایم. آقای دکتر صمدی: نمایشگر دیگری که برای عفاف می توان احصا نمود، انتخاب رشته ورزشی برای خانمها است. مثلاً ورزشهای خیابانی مثل دوچرخه سواری و اسکیت. مورد دیگر اصرار برای کلاسهای فوق برنامه مثل زبان است. در صورتی که در تمام مدارس مذهبی مشهد، اگر جلوی یک دانش آموز دوره دوم قرآن بگذاریم در یک خط حداقل سه غلط اعرابی دارد! این مورد را بنده در تمام دانش آموزان تست کرده ام. متأسفانه از دوره پیش دبستانی در یک مجموعه مذهبی بوده است ولی در پیش دانشگاهی در قرائت قرآن مشکل دارد و حتی متدینین ما گرفتار این مشکل هستند. حالا انتخاب کلاس موسیقی و غیره هم بماند. یکی از آقایان حاضر در جلسه: موردی را در موقیعت های عفاف مطرح کردید که درباره ارتباط دانشجو با استاد همجنس بود. اگر دانشگاه استاد خانم نداشته باشد تکلیف چیست؟ حجت الاسلام بیاتی: در این صورت بحث اختیار و انتخاب مطرح نیست. متأسفانه در خود حوزه های علمیه نیز بعد از گذشت 40 سال، برای بخش خواهران مجبور به گذاشتن اساتید مرد هستیم و ساختارسازی ها اشکال دارد. یک کم کاری و یک عدم برنامه ریزی در این زمینه وجود دارد و به حاکمیت برمی گردد. این نشان دهنده نگرش عفیفانه پایین در این زمینه است. آقای ابوترابیان: ما آنقدر در مدارس دخترانه مشکل داریم که گفتنی نیست. درصد بالایی از معلمان مجرد خانم در این مدارس هستند که زهر تلخی را بر علیه ازدواج در کام این بچه ها می ریزند و آن وقت این خانمها چطور میتوانند دختران ما را به عفاف و ازدواج تشویق کنند. متأسفانه سیستم نیز اینها را آسیب شناسی نکرده است. آموزش و پرورش بایستی که بچه ها را مبتنی بر خانواده بار بیاورد. یکی از آقایان حاضر در جلسه: در رابطه با ارتباط اساتید و دانشجویان نکته ای را عرض کنم، گاهی اگر استاد به هنگام صحبت به دانشجو نگاه نکند، دانشجو گمان می کند که استاد برای او اهمیتی قائل نیست و استاد در چنین حالتی دچار یک پارادوکس می شود که باید چه کار بکنم؟ بنابراین آموزش به اساتید در مورد چگونگی مواجهه با دانشجویان دختر و پسر بسیار ضروری می باشد. رفتار با دختر بی حجاب در کلاس چگونه باشد. بحث دوم اینکه دانشجوهای ما از ازدواج و اتفاقی که در ازدواج خواهد افتاد، نا امید هستند و لذا ازدواج سفید را جزء گزینه های خود قرار می دهند. نکته بعدی اینکه اگر به تفکیک جنسیتی پرداخته شود، برخی مسائل حل خواهد شد. چرا که در برخی از رشته ها اصلاً نیازی به حضور خانمها نمی باشد. خانم درویش زاده: در بحث نمایشگرها بایستی به چند قدم عقبتر برگردیم. الگوی تحصیلی و ازدواج ما از اساس غلط است. هیچ کدام از مواردی که در جامعه داریم، اسلامی نیست و به طور طبیعی خروجی آن همین می شود. من هر چه گشتم ندیدم که در اسلام الگوی اشتغال خانم را داشته باشیم. الگوی تحصیل چه در دانشگاه و چه در حوزه، غربی است. برخی از دوستان من که در حال تحصیل در سطوح سه و چهار هستند، دلیل تحصیل و کار خود را، ننشستن در خانه بیان می کنند که این مغایر با نمایشگر موقعیتی التزام به منزل بانوان است که شما مطرح نمودید. ساختار تحصیل مشکل دارد. خانمی که از صفر تا دکترا، با این ساختار تحصیل کرده است، چگونه باید به گفت که عفیف باش. خانمی که یاد گرفته است صحبت با آقا برای او مهم نباشد چطور می توان عفت را به او گفت؟ برای اصلاح این ساختارها باید برنامه داشت. https://eitaa.com/umefafgaraei