نخبه: در مقابل نگاه مارکسیستی به تاریخ و مفهوم نقش محرک کارگری و مبارزه با طبقه اجتماعی، مفهوم نخبه در شاخه ای از جامعه شناسی سیاسی متولد شد. تعریف نخبه از دید پارتو (Pareto): نخبگان قشرهای اجتماعی هستند، مرکب از افرادی که بالاترین سطح را در فعالیت خود دارند. این عبارت جمعیت متنوع زیادی را می پوشاند. از دانشمندان بزرگ تا هنرپیشگان، ورزشکاران، شطرنج بازان و حتی نخبگان کلاهبرداری. جمع نخبگان بیشتر دلالت بر تعدد قشری نخبگان دارد تا یک گروه اجتماعی با پتانسیل ناهمگون. نخبه ها افرادی هستند که مشاغل مدیریتی را انجام می دهند: 1. نخبه حکومتی 2. نخبه غیرحکومتی (واسطه بین نخبه حاکم و توده هستند. مثل اساتید دانشگاه) نقش: نقش در تئاتر استفاده میشود، اما دارای مفهوم های متعددی است. مثل نقش سیاسی هر فردی دارای ویژگی های خاص خود بر حسب شاخصه های محیطی، تاریخی و ارزشهای فرهنگی است که به صورت واحدهای مستقل بر نقش او تأثیر می گذارد. به گفته کلودی استروس: نقش شاخصه یک ساختار اجتماعی خاص است. به گفته بارسونز: نقش کنشی است که توسط هر فعال اجتماعی در روابطش با دیگران انجام میشود. ممکن است یک نفر همزمان چند نقش داشته باشد و افراد نقشهای متفاوت در این نقشها دارند و تفاوت زیاد در نقشها ممکن است که واریانس نقش به وجود آورد و این واریانسها آسیب زاست. مثلاً فردی که در تلوزیون نقش یک رزمنده فداکار و بااخلاق را بازی میکند و بعد فیلمهای فلان و زننده از او بیرون می آید، این واریانس نقش ایجاد میکند و واریانس نقش به این صورت آسیب زاست. مثل آن مجری خانم که میگفت من عاشق چادر هستم و بعد فیلمها و عکسهای آن چنانی از او دیده شد! وضعیت ذاتی و اکتسابی در نقش: ورود به جمع های مختلف از قبیل جمع علما و یا موسیقی دانان و ... باعث میشود که فرد نقش اکتسابی را برای خود ایجاد کند. جدال میان نقشی: فرد در موقعیتهای گوناگون نقشهای گوناگون ایفا میکند. جدال درون نقشی: یک فعال بر حسب نقشی که دارد، در مقابل افراد گوناگون رفتار متفاوتی را اتخاذ میکند. مثل کارمند یک اداره پست که یک نقش را دارد ولی در مقابل مراجعه کنندگان مختلف که ممکن است افراد پیر و یا جوان باشند، رفتارهای متفاوتی داشته باشد. نقش یک مسئولیت است که افراد آن را می پذیرند. نقش را باید مطابق قراردادها ایفا کنند و بپذیرند. نقش باید با وضعیت اجتماعی فرد باشد و با محیط اجتماعی اش یکپارچه شود (مثلاً پوششی که برای بالای شهر مناسب است، نباید در پایین شهر مورد استفاده قرار گیرد) نقش اجتماعی سیستمی از انتظارات میباشد، خطاب به فردی که از جایگاه اجتماعی برخوردار است. آیا در جامعه ما نقش اجتماعی برای یک سلبریتی (بازیگر، فوتبالیست، استاد دانشگاه و ...) تعریف شده است؟ نخبگان گروه های مرجع هستند. در گذشته گروه های مرجع افراد متفکر بودند، ولی الان مردم تحت تأثیر افرادی مثل هنرپیشگان هستند. برخی از برنامه های تلوزیونی و غیره نیز به همین دلیل، ضرورآً برای تأثیرگذاری بر مردم، فلان بازیگران را به عنوان مجری برمی گزینند. سیستم انتظارات نقش در ایران تعریف نشده است! اما در سایر کشورها این گونه نیست. از جمله در کشور فرانسه، یک مجری علیرغم قرارداد چند ساله با تلوزیون، به دلیل صحبت دور شأن با رئیس جمهور در مصاحبه تلوزیونی، کنار گذاشته شد و یا هنرپیشگان و فوتبالیست هایی که به دلایل مختلف کنار گذاشته شدند. ولی در ایران چطور برخورد میشود؟ در سال گذشته 100 هنرپیشه غربی در اجتماعی گفتند که سالهای گذشته، افرادی در عرصه هنر از قبیل کارگردانان و غیره به ما تعرض کردند. میدان بر آنها باز نیست. رفتار آنها تحت تأثیر هالیوود است نه برعکس. اما جوان 15 یا 20 ساله ما نگاه میکند که خانم و آقای x چه میکنند. آمار نشان میدهد که سال گذشته 5 درصد ایرانیها به کنسرت رفتند و 95 درصد آنها نرفتند. اما جامعه ممکن است تحت تأثیر خوانندگان قرار بگیرد. رفتارها و صحبتهای فردوسی پور به هنگام جام جهانی، رفتارهای پیش بینی نشده و تعریف نشده بود. https://eitaa.com/umefafgaraei