برخی از نظرات و سؤالات افراد حاضر در جلسه: آقای دکتر تقی پور: با توجه به نقشی که برای روشنفکری جمعی مطرح شد، چرا نتوانستیم بعد از انقلاب درست عمل کنیم؟ آقای دکتر رسولی: از دید منطق و استدلال اگر بخواهیم نخبه و روشنفکر را بررسی کنیم، دارای اشکال است. تعاریف از مکتب خاصی گرفته شده و این مکاتب در مقابل مکتب اسلام است. برای مثال مکتب اومانیسم استقرایی بوده ولی مفاهیم مکتب اسلام استنتاجی ست. چه منطقی بر این مفاهیم حاکم است؟ بر مبنای استقراست یا استنتاج؟ این تعاریف باید بر مبنای استناج باشد چون ما کل را خدا می دانیم و باید حرکت از کل به جزء باشد نه برعکس. دید آنها استقرایی است. تا وقتی دید ما انسانی و جزء باشد، نمی توانیم کاهش آسیب در جامعه داشته باشیم و این تعاریف به درد جامعه اسلامی نمی خورد. آقای ابوترابیان: بحث نیاز به کار شدن دارد. ما خودمان تعاریف از دکتر شریعتی و شهید مطهری یا اندیشمندان دیگری داریم که قابل استفاده است. آقای دکتر زمانی: احساس من این است که ما نخواهیم توانست روشنفکران جمعی داشته باشیم و مؤثر نخواهد بود. روشنفکران جمعی در مقابل اندیشکده ها به وجود می آید و ما که اندیشکده نداریم! تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که فرد به فرد و نقطه به نقطه پیش برویم. این هدف نیز نیازمند مراحلی است. ابتدا دانش آفرینی، سپس بینش آفرینی، بعد از آن ایجاد ارزش و در نهایت پدیدآیی روشها. پس قدم اول دانش آفرینی ست. https://eitaa.com/umefafgaraei