📝شرح قطعهٔ
#قتلگاه
✍ عبدالله محمدی پارسا
🔸اگر سطح خلق اثر هنری تنها به تناسبات صوریِ اثر محدود نشده بلکه صورت و معنا، توأمان با یکدیگر لحاظ شود، در اینصورت اثر هنری وارد مرتبه ای بالاتر از سطح خلق صوری شده که از آن با عنوان
#سطح_خلق_استعاری یاد می کنیم.
🔻برای رسیدن به این سطح از خلق آثار هنری، دانشی دوجهانه لازم است؛ جهانی مربوط به آگاهی های صوری مرتبط با آن رشته هنری و جهانی مربوط به «معنا» که با «ذوق هنری» امر معقول به محسوس بدل گشته و به اصطلاح «از علم به عین آید و از گوش به آغوش».
⚫️ در این قطعه که من نام آنرا «قتلگاه» گذاشته ام، سعی شده است که این سطح از خلق اثر هنری رعایت شود.
🔻عبارت تقریر شده در این اثر، فرازی از زیارت عاشورا است که در آن اینگونه می خوانیم:
اللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً
[ترجمه: ] خدایا لعنت کن جمعیتی را که با حسین پیکار کردند و همراهی نمودند و پیمان بستند و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت ، خدایا همه ی آن ها را لعنت کن.
🔻در این اثر همپیمانی قاتلان سید الشهداء (علیه السلام) در پیکار علیه وی و همچنین تنهایی حسین ع در قتلگاه تداعی می شود. آنچنانکه در مسلخ عشق (اشاره به رنگ قرمز) محاصره و اربا اربا شده است. (اشاره به تقطیع حروف الحسین)؛ در حالی که دشمنان، دور تا دور او را گرفته اند و تمام حروف بلند، همچون تیرها و نیزه هایی او را نشانه گرفته اند. آختگی شمشیر نیز در آن میان به روشنی پیداست.
گلو و آن بدنی را که مصطفی بوسید
به قتلگاه لبِ تیر و نیزه ها بوسید
فقط نه نیزه و شمشیرها سلامش کرد
که سنگ و چکمه و چوب و لبِ عصا بوسید
در ازدحام و شلوغی و رفت و آمدها
ضریح جسمِ تو را سِیلِ ردپا بوسید.
🙏لطفا یک بار دیگر این اثر را با دقت در نکاتی که عرض شد، ملاحظه بفرمایید.
@thuluth2016
https://eitaa.com/universalqazvin