📝استعمارگری پشت نقاب شعر و قهوه
چرا باید در بحث لبنان و فرانسه، ما هم دقیق شویم؟
🔻فرانسه با شعر و قهوه و عشق و عطر و البته "حقوق"، نقاب روشنفکری بر صورت زده و مهد تمدن و دمکراسی نامیده میشود، اما اگر مخاطب ساده لوحِ نمایشِ شوالیههای فرانسوی نشویم و آنقدری هم شیفتهی این نقاب نباشیم خودمان را فریب بدهیم، استعمارگری عریان پاریس را میبینیم وقتی ارباب مآبانه در میان ویرانههای بیروت برای لبنانیها دست تکان میدهد و خواستار تغییر ساختار سیاسی لبنان میشود. گزافه نیست که بگوییم سفر رییسجمهور فرانسه به لبنان و درخواست تغییر ساختار سیاسی روی آوار انفجار بیروت، یادآور رفتار آن موجودی است که در آسمان میچرخد تا جنازهای بیابد و تغذیه کند!
🔻به پاریس برویم؛ جایی که ماههای متوالیست هر شنبه صحنه اعتراضهای اقتصادی و سیاسیست. اما هیچ مقام خارجیای خواستار تغییر ساختار سیاسی فرانسه نمیشود. کمی عقبتر برویم؛ وقتی فرانسه امنیت خود را به دلیل حملات پی در پی عوامل داعش از دست داده و ۲۲۸ فرانسوی در عملیاتهای متعدد داعش در نقاط مختلف فرانسه کشته و صدها تن زخمی شدند، چرا کسی از تغییر ساختار سیاسی فرانسه نگفت؟ و تازه این رویدادها را تصمیمات دولت فرانسه به وجود آورده و مانند انفجار بیروت حاصل سهل انگاری و سوء مدیریت نبود. موضوع روشن است؛ دموکراسی و حق حاکمیت مردم و دولت فرانسه بر سرزمین خود به رسمیت شناخته میشود، و حتی اگر خود به دولتشان معترض باشند، کسی اجازهی صحبت از تغییر ساختار سیاسی کشور ندارد. اما دمکراسی برای مردم لبنان آن چیزیست که فرانسه و آمریکا بپذیرند؛ حقوق آن چیزیست که غرب تشخیص بدهد و اگر این اربابان تشخیصشان حتی حق اشغال لبنان بدست صهیونیستها باشد، لبنانیها باید رعیت حرف گوشکنی باشند که برای آزادی سرزمینش هم دست به اسلحه نمیشود! زیاده خواهی غرب برای خلع سلاح حزب الله یا مذاکره موشکی و تحریم تسلیحاتی ایران زاییدهی چنین تفکریست. همین است که شناخت فرانسه را برای من سادهتر میکند.
📍چرا میگویم ما؟ چرا وقتی بحث لبنان و فرانسه است، ما هم باید دقیق باشیم که رفتار فرانسه را رصد کنیم؟
🔻اولاً بدانیم که غرب نسخهی عدم مداخله در کشورهای دیگر را فقط برای دشمنان خود میپیچد تا فضا برای حضور و کسب منافع سیاسی و اقتصادی برای ملت خودش فراهم باشد. این سو سادهترین سرمایهگذاری سیاسی و اقتصادی ایران در کشورهای دوست را حراج منافع ایران جا میزنند و سرمایهگذاری چین و روسیه در ایران را غارت ثروت ایران القا میکنند، آنسو دخالتهای ترودوی کانادایی و مکرون فرانسوی در کشورهای دیگر میشود دلسوزی غرب، میشود سرمایهگذاری دوستانه، میشود تدبیر سیاسی و اقتصادی!
🔻ثانیاً امانوئل مکرون را ببینیم و با رصد عملکرد سیاسی او در قبال کشورهای دیگر، بار دیگر به مواضع فرانسه در قبال ایران نگاه کنیم. به وعدههای پوچ و قدمهای آغازین مداخله دقت کنیم وقتی رییسجمهور قبلی فرانسه از وعدهی ایجاد اشتغال در ایران سخن گفت! فرانسویها در برجام چه کردند و اگر زیر یوق استعمارگری نوینشان میرفتیم، چه میکردند؟ همین فرانسویهایی که روی آوار بیروت، کمک را مشروط به تغییر ساختار سیاسی لبنان میکنند!
🔻ثالثاً از آن ۵۰ هزار نفر لبنانی که ذلیلانه خواستار ادارهی کشورشان توسط فرانسه شدند، در ایران هم داریم. اقلیت بسیار کوچکی هستند، اما هستند. یک روز از جاستین ترودوی کانادایی قهرمان میسازند و در مورد فسادش سکوت میکنند، روز دیگر با ذوق خبر طومار ۵۰ هزار نفری لبنانیها را دست بدست میکنند، جمعیتی کمتر از یک درصد لبنانیها. لبنانی که خیلی بیشتر از این یک درصدها برای اخراج فرانسه از خاکش هزینه داده است...
🔻نسخهای که غرب برای ایران میپیچد، مدل فرانسویاش امروز دارد در خیابانهای بیروت راه میرود. نسخهای هم که غربزدههای ایرانی میپیچند، همان طومار نیم درصدی لبنانیهاست و آمیخته با ذلت و خیانت. انتخاب با خود ماست؛ میشود سفارش قهوهی فرانسوی داد و از پاریس زیبا سخن گفت، اما سهم ما از این نقاب تمدن و زیبایی، از دست دادن استقلال و عزت در ازای دلار و یوروهای صدقهای خواهد بود.
🔻سرهای بریدهی آزادی خواهانِ الجزایری بر سر نیزهی نظامیان اشغالگر فرانسوی، نماد تاریخ استعمارگری این کشور است. فرانسه کافههای معروفی دارد؛ اما همان زمان که روشنفکران فرانسوی پشت میز کافه، روزنامه ورق میزنند و قهوه فرانسوی میخورند و برای جهان نقشهی حقوق بشر میچینند، دولت منتخبشان استعمارگری نوین را تئوریزه و عملی میکند. فرانسه برج ایفل قشنگ و شانزه لیزهی شیکی دارد و بوی قهوه و عطر و عشق در آن پیچیده است؛ اما پشت این نقاب، چنگالهای لاشخوریست که از آن خون میچکد. ما باید چقدر خودفریبی داشته باشیم که این خونریزی آشکار را نبینیم؟
روزنامهی جوان
۱۹ مرداد ۹۹
#کبری_اسوپار