#رمان
#داستان_ظهور
پس چرا امام از مردم مکّه تقاضای کمک می کند؟
امام آنان را دعوت می کند تا به راه راست هدایت شوند و در این صورت، در این شهر هیچ خونی ریخته نخواهد شد.
آری، او امام مهربانی هاست و برای همین با تمام صداقت، مردم مکّه را به یاری دعوت می کند.
نگاه کن! سیّد محمّد آماده حرکت شده و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد؛ زیرا مأموریّتی مهم به او داده شده است.
او با مولای خود و دیگر دوستانش خداحافظی می کند و به سمت مسجد الحرام رهسپار می شود.
من کمی نگران هستم، مردم مکّه با این جوان چگونه برخورد خواهند کرد؟
ساعتی می گذرد، خبری از سیّد محمّد نمی شود، کم کم به نگرانی من افزوده می شود،
خدایا! چرا سیّد محمّد این قدر دیر کرد؟
و لحظاتی بعد یک نفر در حالی که خیلی پریشان است نزد امام می آید.
او به امام خبر می دهد که سیّد محمّد وارد مسجد الحرام شد و پیام شما را به مردم مکّه رساند؛ امّا مردم مکّه به او حمله کردند و او را کنار کعبه شهید کردند.(1)
آخر به چه جرمی به قتل رسید؟
مگر این شهر، حرم امن الهی نیست؟ مگر حتّی حیوانات هم اینجا در امن و امان نیستند؟
مگر نماینده امام چه گفت که مردم مکّه چنین خروشیدند و او را مظلومانه کشتند؟
او همان شهیدی است که در احادیث ما به عنوان «نفس زَکیِّه» از او نام برده شده است. حتماً می خواهی بدانی معنای آن چیست؟
نفس زَکیِّه یعنی: فردی بی گناه و پاک که مظلومانه کشته می شود.(1)
┄┅•|•⊰❁〇⃟:❁⊱•|┅┄
1- 16. الإمام الباقر علیه السلام : «فإذا تکلم هذا الفتی بهذا الکلام أتوا إلیه فذبحوه بین الرکن والمقام»: بحار الأنوار ج 52 ص 307.
1- 17. الإمام الصادق علیه السلام : «قبل قیام القائم خمس علامات محتومات، الیمانی والسفیانی وقتل النفس الزکیه والخسف بالبیداء»: کمال الدین ص 65، بحار الأنوار ج 52 ص 204.
✍️مهدی خدامیان آرانی 2️⃣
📣 با تبلیغ کانال در ثواب نشر معارف مهدوی شریک شوید❤️
https://eitaa.com/usef14 ─┅═༅𖣔💚𖣔༅═┅─