🔹️بازار پیام در اینستاگرام و یا هر رسانه‌ی تصویر محور دیگری، چیز چندان پیچیده‌ای نیست: باید برای هرچه بیشتر دیده‌شدن پیامت در برابر نیاز مخاطب و قواعد شبکه‌های اجتماعی سر خم کنی. حالا در همین بازار پیام، اینستاگرام یک الگوی همیشه موفق و پول‌ساز وجود دارد: . الگویی که یک سرش در صنعت چند میلیارد دلاری خودیاری و موفقیت ‌است. به قول داستان‌نویس‌ها یک ساختار سه پرده‌ای سر راست دارد: 🔹️۱. من یک آدم معمولی و حتی فقیر بودم ۲. یک روز تصمیم گرفتم کار جدیدم را شروع کنم پشتکار زیادی خرجش کردم و ترفندهایی را به کار گرفتم ۳. حالا زندگی خیلی موفقی دارم و می‌توانم به شما هم بگویم چطور زندگی‌تان را متحول کنید. در جیب من است. 🔹️رؤیافروشی یعنی من اول برایت یک رؤیا می‌سازم مثلا پولدار شدن در زمان خیلی کوتاه و بعد راه‌کارهای کم‌زحمت رسیدن به آن رؤیا را کادوپیچ شده می‌گذارم مقابلت. نگاهی به سر تا پای اینستاگرام بیندازیم نمونه‌های بسیاری از این راهکارها را می‌بینیم: قانون جذب، معجزه‌ی ، فنگ‌شویی و حالا در نمونه‌ی جدیدترش پای دین را هم به میان کشیده‌اند: نذر، دعا و نماز حاجت. 🔹️چه بخواهیم چه نخواهیم، چه باورمان بشود و چه خودمان را به خوش باوری بزنیم؛ همیشه عده‌ای بوده‌اند که دین را ابزار کار و کسب‌شان کرده و آن را سر دست گرفته باشند برای رونق بیشتر بازارشان. و بعد احتمالا در مواجهه با انتقادها از در حاشا درآمده باشند که ما قصدمان بالا بردن پرچم دین بوده و اعتقادمان را داد زده‌ایم. اما واقعیت را ببینیم: وقتی ما خوش‌باورانه در حال فوروارد کردن ویدئوی نماز حاجت از صفحه‌ی فلان بلاگر و هستیم و واچ‌تایم، ویو، لایک و کامنت پایش خرج می‌کنیم دقیقا در همان لحظه داریم دین را همچون کالایی می‌خریم و می‌فروشیم. دین را می‌کنیم وسیله‌ی پربازدید شدن فلان پیچ تا بتواند تبلیغات چند ده میلیونی بگیرد و بیشتر بفروشد. در نهایت چه می‌ماند برایمان: پوسته‌ای از که سراسر واژگونه است: 🔹️دینی که قرار بود به ما تفکر بیاموزد تا با تلاش و اندیشه زندگی‌مان را بسازیم و بدانیم که زندگی همین دو روز دنیا نیست که با و تجمل آن را بگذرانیم تبدیل شده است به اوراد و ادعیه‌ای که ابزاری است برای پول درآوردن، دیده شدن و کسب شهرت. @vaavmag