🔹همین الان یک جستجوی ساده به شما هزاران مقاله و یادداشت را نشان می‌دهد که درباره خوب بودن کتاب خواندن و تلاش برای کتاب و ترویج آن نوشته شده‌اند، اما آیا واقعاً کتاب خواندن، همیشه خوب و معاشرت با کتاب همیشه یک کار مثبت است؟ پاسخ ما این است که نه، همیشه میان کتاب خواندن و کتاب نخواندن، انتخاب درست، «کتاب خواندن» نیست. اما چه وقت‌هایی کتاب نخواندن بهتر است؟ 🔹۱_وقتی خودت انتخاب نمی‌کنی خوانش کتاب یکی از ورودی‌های جان ماست، ما هیچ وقت شنیدن مکرر صدای وانت سمساری و خوردن پیوسته آش رشته را انتخاب نمی‌کنیم. هر چند که هر روز صدای بلندگوی وانتی در کوچه پخش شود، یا هر وعده آش را روی سفره ما بگذارند. ما هر چقدر که تلاش کنیم در شبکه‌های اجتماعی و حلقه اطرافیانمان با آدم‌ها و اکانت‌های متفاوت ارتباط برقرار کنیم، باز هم در یک حباب قرار داریم. همه پیشنهاداتی که از طرف اعضای این حباب به ما می‌رسد ناخودآگاه یک الگوی مشخصی را برای ما بازسازی می‌کنند و ما را در همین حباب نگه‌می‌دارند. اگر تمام کتاب‌هایی که می‌خوانیم حاصل معرفی حلقه اطراف ماست، بهتر است در مورد کتاب خواندن‌مان تجدیدنظر کنیم. 🔹۲_وقتی فقط سرگرمی است اگر انتخاب ما برای مطالعه فقط رمان و داستان باشد، در واقع سطح درک و تحلیل ذهنی‌مان را پایین نگه‌داشته‌ایم و این فرصت که مطالعه راهی برای پویایی ذهن و گسترده کردن دیدگاهمان باشد را، از دست می‌دهیم. طبق تحقیقات محدود کردن دایره مطالعه به خواندن رمان و داستان، پس از مدتی ذهن را دچار خمودی و کندی می‌کند. کتاب یک ابزار برای افزایش آگاهی است نه فقط یک گزینه برای پر کردن اوقات فراغت. 🔹۳_وقتی هدفی وجود ندارد حرکت کردن در حالی که مقصدی نداریم، جز خستگی و دلزدگی حاصلی برای ما ندارد. مطالعه پراکنده و بدون هدف باعث می‌شود نتوانیم در این راه استمرار داشتیم و با اتفاقات مختلف روزمره مثل خستگی و سفر و حتی بیماری دچار وقفه‌های طولانی و حتی وقفه‌های بدون بازگشت در مطالعه شویم، طوری که دیگر کتاب خواندن برایمان سخت و عذاب‌آور می‌شود. 🔹۴_وقتی فقط کتاب می‌خوانی اگر تمام ایده‌ای که از کتاب‌ها در ذهنمان شکل می‌گیرد، الگوبرداری کامل از کتاب باشد، کتاب برای ما رشدی ندارد. ما هیچ وقت تصمیم نمی‌گیریم حرف‌هایی که در گفتگو با دیگران می‌شنویم، مستقیماً استفاده کنیم، خواندن کتاب هم نباید بدون تفکر و نقادی در محتوای آن اتفاق بیفتد. 🔹۵_وقتی تعدادش مهم است این کلیشه‌ها اشتباهند: «باید کتاب‌هایم را زود تمام کنم »، «باید تعداد بیشتری کتاب بخوانم»، «هر سال باید بیشتر از سال قبل کتاب بخوانم»، «خواندن چهار یا پنج کتاب در سال خوب نیست» و... اگر برای تعداد کتاب‌های خوانده شده، رکوردی در ذهن داریم که نیاز می‌بینم حتماً آن رکورد را بزنیم، کتاب نخواندن بهتر است. آهستگی و عمق مهم‌ترین اولویت‌های کتابخوانی هستند. 🔹به نظر شما دیگر چه وقت‌هایی کتاب نخواندن بهتر است؟ @vaavamg