🔸چهار بعد شناخت چیست؟
4⃣نظریه دیگری که مقابل این دو نسل مطرح میشود به عنوان شناخت دارای چهار بعد مطرح میشود و به یک معنا دارد علوم شناختی کلاسیک را نقد میکند. این نظریه میگوید شناخت یک پدیده پیچیدهای است که باید ابعاد مختلف این پدیده را ببینیم و معمولا به چهار بعد شناخت توجه میکنند؛ اول بدنمندی است، دوم کنشمندی، سوم جایمندی و بسترمندی، چهارم توسعهیافتگی. شناخت این چهار ویژگی را دارد که این چهار ویژگی روی هم رفته در علوم شناختی کلاسیک مورد توجه قرار نگرفته است.
5⃣طبق این نظریه شناخت یک پدیدهای است که گسترش پیدا میکند و توسعهیافته است، یعنی در شرایط متناسب میتواند با ابزار دیجیتال جفت شود و بخشی از فرایندهای ذهنی را با این ابزار انجام دهد. مثلا من بخشی از حافظه خودم را به این گوشی موبایل محول کردم و این گوشی به بخشی از ذهن من تبدیل شده که برخی فرایندهای شناختی را با آن انجام میدهم و به این صورت ذهن من توسعه پیدا کرده است.
6⃣همچنین شناخت کنشمند است یعنی شناخت یک فرایندی نیست که در ذهن رخ میدهد، بلکه حرکاتی که دستگاه حرکتی و حسی من انجام میدهد کمک میکند و شناخت را شکل میدهد. مثلا وقتی من جسمی را میبینم فقط اینطور نیست که صورتی از آن در ذهن من شکل گرفته باشد بلکه چشم من حرکت میکند و با این حرکتی که دارد فرایند شناختی را شکل میدهد. به این معنا فرایندهای شناختی یک چیزی نیستند که صرفا در مغز ما رخ دهند بلکه چیزی هستند که در محیط و در کنشهای ما پیدا میشوند. بنابراین شناخت چیزی است که زمینهمند است، سیاقمند است، بدنمند است، کنشمند است و گسترش پیدا میکند و شناخت از این امور تاثیر میپذیرد.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📮
@hoomas