📚«آقا صادق»؛ روایتی از زندگی جهادگر شهید سیدمحمدصادق دشتی 🔸سید محمدصادق بعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ، درس خواندنی که خیلی برایش مهم بود را کنار گذاشت تا به کارهای زمین‌ماندهٔ انقلاب برسد. عاقبت نیز در جهاد سازندگی شيراز ماندگار شد تا آن طور که در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «در دريای بيکران ایثار، گمنام بجنگد و گمنام بمیرد». 🔹به دلیل لياقت و توانايی‌هايش، پس از حضوری کوتاه در بخش مهندسی رزمی، فرماندهٔ مقر پشتيبانی جهاد سازندگی شد؛ فرمانده‌ای که مانند بسيجی معمولی بيل و کلنگ و فرغون دست می‌گرفت و نگهبانی می‌داد و عاقبت، در ۲۳ مهر سال ۶۴، حین ساختن سکوی تانک زیرِ دید و تیرِ مستقیم دشمن، به شهادت رسید. روایت دقیق و تدوین عالی کتاب کمک می‌کند تا ضمن آشنایی با شهید دشتی، فعالیت‌های جهاد سازندگی در جنگ نیز مرور شود. 📖برشی از کتاب: 🔻متوجه شدم کسی در چالهٔ سرویس زیر کامیون است. کنار چاله نشستم. پرسیدم: «با آقای دشتی کار دارم. شما می‌دانید کجاست؟» رویش را که برگرداند دو تا چشم درشت و نافذ خودنمایی کرد. به‌جای جواب دادن به سوالم، دست از کار کشید و از چاله بیرون آمد. همین‌طور که دست سیاه و چربش را با دستمال دور گردنش پاک می‌کرد گفت: «بفرمایید، در خدمتم» تا لب به سخن باز کرد صدایش را شناختم. درست همان صدای گیرایی بود که چندین بار از تلفن شنیده بودم. با این حال باورکردنی نبود که معاون ستاد، زیر کامیون در حال گریس‌کاری باشد. ✍تحقیق‌وتدوین: محمدرضا حسینی 📔۱۸۴ صفحه 💶۲۰ هزارتومان 😍 خرید از وکتاب با ۲۰٪ تخفیف 🌐 Vaketab.ir ✅کتاب را هم به دارایی‌های خود اضافه کنید. 🆔 @Vaketab_ir