🔹 در ایام نوجوانی، پایگاه مسجد محلهمان، برای ما که تازه عضو بسیج شدهبودیم، یک دوره کلاسهای مختلف نظامی و عقیدتی دائر کردهبود.
خدا بیامرزد روحانی جوانی که آن روزها به ما درس عقیدتی میگفت،
یکی از مباحثی که مطرح میکرد، درباره سلوک و رفتار اجتماعی بسیجی بود،
و نام آن را «زیّ بسیجی» گذاشتهبود.
🔹 یک مثالی که میزد این بود که شما فرض کنید یک جوان بسیجی، مقداری تخمه دستش بگیرد، سر کوچه بایستد، و با دوستانش صحبت کند و تخمه بشکند.
آیا این رفتار در شأن یک بسیجی است؟
یادم هست که پاسخ این سؤال، برای همه ما، روشن،
و منفی بود.
اما به نظر میرسد اگر امروز این سوال در جمع بسیجیان مطرح شود، بعید است که پاسخش روشن باشد
🔹 در سالهای گذشته، جریان فعال مذهبی، بعضاً برای نزدیک شدن به توده مردم، و بعضاً تحت فشار عرفهای جامعه،
نوع خاصی از سلوک اجتماعی را در پیش گرفته، که خط قرمز و خلاف شأنی برای رفتارهای او باقی نگذاشتهاست.
از نوع تفریحات،
و مواجهه با فیلم و سریال و سینما، و پارک و فضاهای عمومی، و موسیقیهای محیطی و تلویزیونی،
تا وقتتلفکردنهای مختلف، مثل تماشای فوتبال، و بازیهای رایانهای،
یا توجیه حضور در شبکههای فاسد و غیراخلاقی مجازی مثل اینستاگرام، و..
عملاً چیزی برای سبک رفتار اجتماعی بسیجی باقی نگذاشته،
و بسیجی در میان سیل عرفهای وارداتی و تحمیلی، غرق شدهاست.
🔹 در این فضا، آیا اصلا میشود گفت «کف زدن» در شأن بسیجی نیست؟!
و آیا اصلا نوبت به طرح چنین مباحثی میرسد؟
و الّا شما تصور کنید فلان عالم سنگین و رنگین مذهبی را
که با نیممتر ریش و نیممتر عمامه (همراه با حرکات ریتمیک خفیف)، کف میزند!
ولو در مجلس مولودیخوانی اهلبیت علیهمالسلام باشد!
اصلاً شدنی است؟ آیا در شأن اوست؟
اگر در شأنش نیست، چرا نیست؟
و اگر در شأن او نیست، آیا در شأن بسیجی هست؟
🔹 البته در پاسخ به این سوالات، مهم این است که شأن بسیجی را از کجا بگیریم،
و اصلا بسیجی را چگونه تعریف کنیم،
خطشکن و پیشرو
یا طفیلی و دنبالهرو
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat