🔹 به عنوان کسی که هیچگاه نسبت به حضور قالیباف در عرصه سیاست، خوشبین نبودم،
و همواره او را صرفاً با ارفاق و نمره ناپلئونی! در زمره نیروهای جبهه انقلاب به حساب آوردهام،
معتقدم اگر قرار باشد با رفتارهایی شبیه ماجرای سیسمونی، افراد را خط بزنیم، کسی در دایره خودیها باقی نمیماند.
🔹 امروز، زندگی اغلب قریب به اتفاق بچههای مذهبی و انقلابی، که در چنین مواردی بر امثال قالیباف میتازند،
پر است از وسایل تجملی، و نیمهتجملی،
و هزینههای زائد و غیرضروری،
و بیتوجهی به تولید داخلی،
درست است که قالیباف جزء مدیران سطح یک کشور است،
و بنابراین مسئولیت او نسبت به یک جوان انقلابی، چندین برابر است،
اما دسترسیها و امکانات آدمها میتواند سطح لغزشهای آنها را جابجا کند،
و اگر این ضریب را در معادلات وارد کنیم، شاید سطح خطای بعضی دوستان، از بعضی مسئولان بالاتر باشد.
🔹 بنابراین درست است که (در صورت صحت ماجرا)، قالیباف شایسته ملامت است،
اما دوستان انقلابی، موقع چنین نقدهایی بهتر است کلاهشان را کمی بالاتر بگذارند.
🔹 امثال قالیباف، به علت مبانی فکری نادرست، و برخی ایرادهای شخصیتی،
صرفاً باید در برخی جایگاههای تخصصی بهکارگیری شوند،
و آنها را صرفاً در حد خودشان دید،
وگرنه مانند احمدینژاد، با همه تواناییهایی که دارند،
خسارتی که به بار میآورند، بیش از منافعشان برای انقلاب خواهدبود.
🔹 قالیباف، مرد سیاست نبود و نیست.
او یک نیروی عملیاتی است که باید در کف میدان عرق بریزد و روحش را صیقل بدهد، تا بتواند پا جای پای رفقای شهیدش بگذارد.
و اگر به عالم سیاست وارد شد، مرد ایستادن در برابر ابتلائات دشوار نیست.
🔹 بنابراین ماجراهایی نظیر آنچه اخیراً درباره قالیباف اتفاق افتاد،
نباید به حذف فرد خاطی، از لیست خودیها منتج شود،
بلکه باید به نیروهای انقلابی بفهماند، که هر مدیری حد و اندازهای دارد،
و به صرف سوابق عملیاتی، و برخی اظهارنظرها، نباید هر کسی را به عنوان پرچمدار جریان انقلابی پذیرفت.
حمایت منطقی با اسطورهسازی متفاوت است.
اسطورهسازی، و دادن پرچم نیروهای انقلابی به کسانی که مبانی فکری درستی ندارند، دیر یا زود، لطمه خود را به جریان انقلاب، و نگاه مردم به این جریان، وارد خواهدکرد،
🔹 و تا زمانی که نیروهای انقلابی، برای تشخیص و انتخاب مدیران انقلابی، به ملاکهای صحیح و معرفت کافی دست پیدا نکردهباشند،
همین روال ادامه خواهدداشت.
🔹 هرچند، سبک قالیباف در مبانی و مدیریت، امروز طرفداران متعصب بسیاری در میان نیروهای مذهبی دارد،
و همانها که در ایام انتخابات (از سال ۸۴ تا امروز) زشتترین برخوردها را در برابر هرگونه نقدی نسبت به قالیباف، انجام میدادند،
همچنان در صدد توجیه خطاهای او هستند.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat