🔸 پیراهن عثمان 🔹 درگذشت آزاده نامداری، بهانه‌ای شد برای حمله به صداوسیما، و چراغ اول را هم آقامیری، آخوند اسلام رحمانی آمریکایی روشن کرد، و البته بعد از او هم امثال جناب ضرغامی با نمایش تاسف برانگیز خود، این چراغ را روشن نگه داشتند. 🔹 این بزرگوار که ژست روشنفکر، و فاز مخالف نظارت و فیلتر گرفته، و برای آزادی بیان روضه می‌خواند، ظاهراً حافظه مردم را در حد مرغ پخته فرض کرده‌است، ▪️ و انگار نه انگار که خود ایشان بود که یکی از بزرگترین فیلترها و دیکتاتوری‌های رسانه‌ای را در ایام برجام، بر رسانه ملی حاکم کرد، و رسماً بخشنامه کرد که هیچ منتقدی حق صحبت و اظهارنظر بر علیه برجام ندارد، و تلویزیون را به تریبونی یک طرفه برای دولت و طرفداران برجام تبدیل کرد. 🔹 از این جناب که بگذریم، ظاهراً قرار ضدانقلاب بر این بوده که تمام کاسه کوزه‌های فوت این مرحوم را بر سر رسانه ملی بشکنند، و با این استدلال که تقصیر رسانه ملی بود که با اخراج ایشان، زمینه افسردگی‌اش را فراهم کرد، به صداوسیما بتازند. ▪️ در حالی که سال‌ها از خروج آن مرحوم از صداوسیما می‌گذرد، و اصلا آن بنده خدا، بعد از صداوسیما، زندگی جدیدی را با ورود در یک خانواده کاملاً سیاسی، و انواع حضورها و اظهارنظرها در سایر رسانه‌ها در پیش گرفته بود. 🔹 اتفاقاً اگر نقدی هم در این قضیه به صداوسیما وارد باشد، این است که چرا صداوسیما به سادگی، به هر کسی اجازه بزرگ شدن و میلیونی دیده شدن می‌دهد، و بعد از آن هم برای فردای میلیونی آن آدم، هیچ برنامه‌ای ندارد. ▪️ این اولین بار نیست که کسی در تلویزیون به سرعت رشد می‌کند، و بعد از رشد دچار آفت‌های مختلف می‌شود. اما مسئولان رسانه ملی ظاهراً هیچ برنامه‌ای برای اصلاح و رفع آسیب از این روال تکراری ندارند، ▪️ بلکه حتی خود صداوسیما هم به مناسبت‌های مختلف، با دعوت و تقدیر از این سنخ آدم‌ها، و دادن تریبون‌های مختلف، به آن‌ها رسمیت و توهم بزرگ بودن می‌دهد، و مسیر را برای لغزش‌های آن‌ها مهیا می‌کند. ▪️ مثال‌های این قضیه بسیارند، از ریحانه پارسا که یک شبه توسط تلویزیون بزرگ شد، تا فردوسی‌پوری که به مرور زمان، جلوی چشم مدیران رسانه ملی، سال به سال گردن‌کلفت تر و به همان نسبت طغیان‌گرتر می‌شد. 🔹 به هر حال به نظر می‌رسد این هماهنگی ضدانقلاب در تخریب رسانه ملی، خصوصاً با توجه نزدیک بودن به انتخابات ریاست‌جمهوری، می‌تواند معنادارتر شود. بی‌اعتبار کردن صداوسیما می‌تواند باعث کاهش مرجعیت این رسانه در ایام انتخابات، و رجوع بیشتر مردم به پیام‌رسان‌های مجازی شود، و آنجا هم که معلوم است زمین بازی در دست کدام جریان است. 🔹 اما گذشته از همه این‌ها، یک مسئله دیگر در این قضیه جلب توجه می‌کرد، و آن تاکید و یکدستی رسانه‌های جریان مقابل نظام، در اعلام خبر «خودکشی» این مرحوم، در همان لحظات اول انتشار خبر درگذشت ایشان بود. ▪️ در حالی که تا چند ساعت پس از انتشار خبر، هنوز حتی در خصوص انتساب جسد به خانم نامداری تردیدهایی جدی وجود داشت، چه رسد به علت فوت. ▪️ این مسئله زمانی بیشتر به چشم می‌آید که یادآور شویم این رسانه‌ها همان‌هایی هستند که از کاه، کوه می‌سازند، و از خبر لگد زدن یک مگس به ناخن یک اصلاح‌طلب یا فمنیست! در ایران، بمب‌های خبری در رابطه با جنایات جمهوری اسلامی خلق می‌کنند. 🔹 و البته سوال‌های دیگری که به طور طبیعی و در اولین برخورد، به ذهن آدم خطور می‌کند، اما ظاهراً برخی رسانه‌ها نخواستند به ذهن و قلم‌شان بیاید.. ▪️ چرا همسر خانم نامداری، بدون ایشان به مسافرت چندروزه رفته بوده‌است؟ و حتی فرزند دختر ایشان هم پیش ایشان نبوده‌اند؟ ▪️ آیا لازم بوده که در زمانی خاص، هیچ کس کنار ایشان نباشد؟! ▪️ چرا با وجود اینکه یکی دو روز از ایشان هیچ اطلاعی در دست نبوده، همسر ایشان پیگیری جدی و موثری انجام نداده‌است، و فقط مادر ایشان پیگیر شده‌اند؟ 🔹 گذشته از این که واقعیت ماجرا چه می‌تواند باشد، قطعاً انتساب خانواده همسر خانم نامداری به اصلاح‌طلبان و محمد خاتمی، می‌تواند دلیل مهمی برای چشم بستن رسانه‌های ضدنظام، بر روی برخی تردیدها باشد. ماجرای هفت‌تیر کشی جناب نجفی را به خاطر دارید؟ @valaadiyat