#روش_پژوهش
#تحقیق
بخش ششم
#مسئله_تحقیق
موضوع تحقیق باید به روشنی مشخص و تعریف شده باشد. چه بسا، علاقه به موضوع، ناشی از پیچیدگی آن و تنوع اندیشه دربارۀ آن باشد و پرداختن به چنین موضوعی، ما را به نتایج جامع و مطلوبی نرساند. بهترین راه، بررسی نظاممند یک موضوع، تقلیل آن به سؤال یا سؤالهایی قابل تحقیق است. تبدیل اندیشه¬ها در موضوعهای کلی به سؤالها و سپس اصلاح و پیرایش آنها و رسیدن به مسئله تحقیق، شامل یک فرایند آزمایش و خطاست.
هر پژوهش علمی با مسئلهای آغاز میشود و سپس با طرح سوال در پی پاسخ گویی به امور ناشناخته و مبهم بر می¬آید.
باید توجه داشت که پایاننامه¬ای که به تتبع موضوع محورانه و موضوعهای وسیع می¬پردازد، ظرفی وسیع، اما بدون عمق است. در حالی که پژوهش مسئله محور به پایاننامه، غنا و ژرفای ویژهای میبخشد. اگر موضوع رساله گسترده باشد، غنایی کافی نمییابد و هر چه جزئیتر و تخصصیتر باشد، ارزشمندتر می¬شود و دستیابی به اهداف نیز آسانتر خواهد بود. برای نمونه، پژوهش در مورد شفاعت، موضوع محوری است، اما هدایت این موضوع به سوی مأذون بودن در شفاعت یا طلب شفاعت در دنیا یا آخرت، تبدیل موضوع به مسئلهای خاص و عنوانِ قابل تحقیق است؛ به این صورت که آیا در شفاعت، اذن خداوند نیز دخیل است یا میتوان در دنیا هم از شفاعتکننده طلب شفاعت کرد یا اینکه این امر، تنها در آخرت ممکن میشود؟ در این حال، موضوع به مسئله تبدیل شده است. محقق در برخورد با یک مسئله، آن را به سؤال تبدیل میکند و همچنین از سؤال خود یک فرضیه میسازد و آنگاه فرضیه را به آزمون میگذارد، مانند اینکه در مسئله مأذون بودن در شفاعت، ابتدا آن را به سؤال تبدیل میکند که آیا مأذون بودن در شفاعت لازم است؟
سپس بر مبنای همین سؤال، فرضیهای بنا مینهد که پاسخ حدسی اوست؛ مانند اینکه بگوید بر اساس آموزههای کتاب و سنت، مأذون بودن در شفاعت لازم است. سپس، همین پاسخ حدسی را به آزمون میگذارد و با بررسی در متون دینی، آن را اثبات یا رد میکند.
#عناصر_مهم_در_مسئلهیابی
مسئله، تودهای از سؤالهایی بیپاسخ است که با توجه به واقعیتهای موجود و خلاء معرفتی آن، در ذهن پژوهشگر شکل میگیرد. البته همه سؤالهای ذهنی، قابل پژوهش نیستند؛ سؤالهایی مهم¬اند که ارزش تحقیق و تازگی و اولویت داشته و نیاز جامعه علمی را برآورده سازند و امکان دستیابی به منابع برای پاسخگویی به آنها وجود داشته باشد. با توانمندی محقق هماهنگ بوده و قلمرو و حدود آن مشخص باشد. البته تعیین نوع مسئله، تعیین طرح دقیق و عنوان مناسب و پیشینهسازی مسئله، فرضیه یابی و روششناسی مسئله نیز مورد انتظار است.
#تبارشناسی_مسئله
شناختِ نژاد، نسل و خاستگاه، اهمیت بسیاری دارد. باید بدانیم که مسئله مورد نظر در چه علمی ریشه دارد و در چه شاخه¬هایی قابل بحث است. با تبارشناسی درست، محقق از هر خلط و خطایی ایمن میماند، مرزبندیها را به درستی می¬شناسد، تحقیق خود را سامانمند می¬کند و چارچوب نظری، اصول، ضوابط، روش¬ها و ابزارهای تحقیق را از همان گسترۀ خاص دریافت میدارد. درواقع، نوآور بودن نیز در گرو تبارشناسی دقیق است؛ زیرا ملاک نوآوری در تحقیق، توجهی موشکافانه به تاریخ علم و تولید علم، به معنای رسیدن به امری جدید در تاریخ علم است. نکته اساسی اینکه، وقتی به یافته تازهای رسیدیم، ممکن است آن پدیده نوین، مسئله، نظریه یا روشی تازه باشد.
ادامه دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️
@valiasrk