بخش سوم اصل صحت به مفهوم وضعی معنای دیگر اصل صحت، صحت در برابر فساد است که حکمی وضعی به شمار می آید; بدین مفهوم که باید رفتار فرد مسلمان را نوعی تفسیر کنیم که از آن آثار صحیح شرعی به بار آید. در اصل صحت به معنای تکلیفی، اشخاص موظف بودند اعمال دیگران را بر صحت یعنی مشروعیت حمل کنند و بیش از این دیگران ناصالح پنداشته نشوند براجرای این اصل، آثاری مترتب نبود; مثلا اگر سخنی از فرد مؤمنی بشنویم و شک کنیم که سلام می دهد یا ناسزا می گوید در حمل برصحت در این جا استفاده نمی شود که جواب سلام واجب است ولی در معنای اخیر نوع تلقی نسبت به اعمال دیگران در انجام یا اسقاط تکالیف و تنظیم روابط عبادی یا حقوقی مؤثر است. به تعبیر دیگر، اصل صحت در معنای تکلیفی، بیشتر، جنبه اخلاقی و روانی داشت، در حالی که در مفهوم وضعی، آثار و نتایج عملی بر آن مترتب است; مثلا اگر عقد یا ایقاعی توسط شخصی صورت گرفت یا از فرد مسلمان، عبادتی انجام پذیرفت که درستی و نادرستی آن برای دیگران، آثار و نتایجی به بار می آورد، همچون نماز میت که چنانچه درست انجام گیرد، موجب سقوط تکلیف از دیگران می شود، مطابق اصل صحت باید عقد و ایقاع و یا عبادت او را درست و موافق آداب و احکام شرع و قواعد اسلام به شمار آوریم. این معنا از صحت است که عمدتا در مسائل حقوقی مورد بحث واقع شده و مقصود اصلی از قاعده مزبور است. ادله اصل صحت در مفهوم وضعی 1- اجماع - با تحقیق و تتبع در آثار فقها در می یابیم که در زمینه پذیرش اصل صحت، اتفاق نظر وجود دارد و این خود حاکی از اجماع بر اعتبار اصل مذکور است ولی با توجه به وجود ادله دیگر در این اصل، اجماع چندان ارزش استقلالی ندارد چرا که اجماع، اصطلاح اصولی نیست که کاشف از قول و فعل و تقریر معصوم باشد بلکه مستند به دلیل سیره عقلا و پاره ای از آیات و روایات است و به این نوع اجماع، اجماع مدرکی گویند که حجت نیست. 2- سیره عملی مسلمانان بلکه کافه عقلا بر ترتیب آثار عقود و نیز حمل بر صحت در اعمال دیگران است. روش عقلا در همه کشورها و جوامع در تمام اعصار و ادیان مختلف، این بوده است که اعمال دیگران را حمل بر صحت کنند مگر این که به دلیل، خلاف آن ثابت شود چون این روش در شریعت اسلام نیز جاری بوده و مورد ردع و منع شارع مقدس هم واقع نشده است. نتیجه می گیریم که بنای عقلا از جمله دلایل اصل صحت بوده و بلکه عمده ترین دلیل در این مبحث، همین دلیل است چه این که اگر این اصل در اجتماعات و زندگی بشر معتبر نباشد، بازار و روابط مسلمانان مختل گردیده، نظام اجتماعی آنها روبه اضمحلال می رود. 3- دلیل عقل - طبق قواعد عقلی، اصل صحت را باید در زندگی روزمره، جاری ساخت زیرا در غیر این صورت، امور مردم دچار اختلال می شود و هرج و مرج در جامعه پیش می آید. اصل مذکور در سراسر زندگی مردم، دارای آثار عملی است و کلیه روابط معاملاتی و عبادی مردم را شامل می شود. در خصوص قاعده ید از حضرت صادق (ع) روایت شده است که آن حضرت فرمودند: لو لم یجز هذا لم یکن للمسلمین سوق; یعنی اگر این امر جایز نمی بود، برای مسلمانها بازاری باقی نمی ماند. اصل صحت و کاربرد و اهمیتش در زندگی روزانه مسلمانان به مراتب بیشتر از قاعده ید است زیرا در واقع، اعتبار و صحت ید، یکی از وجوه و مظاهر اصل صحت است. اگر اصل صحت را جاری ندانیم، لازم می آید در بسیاری از امور، اختلال ایجاد شود; مثلا در مراسم عبادی روزانه با شک صحت در قرائت امام جماعت از اقتدا به او خودداری کنیم، یا به هنگام خرید گوشت از بازار شک کنیم که آیا به ذبح شرعی است یا خیر؟ و همین طور در همه کارهای اجتماع با دیده شک و تردید نگاه کنیم. شارع مقدس، این مقدار تکلیف مشکل را بر مکلفین مقرر نداشته است. بنابراین، طبق موازین عقلی و منطقی و برای جلوگیری از اختلال در نظام حیات اجتماعی و اقتصادی روزمره مردم، اصل صحت، مطابق عقل، امری است معتبر که فقدان آن باعث هرج و مرج می گردد. 🆔@valiasrk