نحوه دوستی برخی مسئولین با جمهوری اسلامی دقیقا مصداق همین ضرب المثل است یه زمانی خونه پدرم پشت کلانتری شهید بهشتی انتهای بن بست در کوچه بغل بانک ملت بود. یه موتور داشتم، یروز رفتم خونه پدرم، موتور رو ته بن بست گذاشتم، فرمونش رو قفل کردم و رفتم داخل تا یک وسیله ای بیارم، فکر نمیکنم به ۴ دقیقه رسید . اومدم بیرون دیدم موتور نیست ! انقدر فکرم درگیر بود و سریع اتفاق افتاد و شوکه شدم که یه لحظه دچار تردید شدم، که اصلا من با موتور اومده بودم یا پیاده!🤦‍♂️ سریع رفتم کلانتری سر کوچه ! رفتم پیش افسر تجسس ، گفتم موتورم رو دزد برده . گفت قفل زنجیر داشت ، گفتم نه فقط فرمون رو قفل کردم! اونم نه گذاشت نه برداشت، با یه لحن تحقیر آمیز و با کنایه و اخم گفت میخواستی قفلش کنی😒! حقیقتا اونقدری که از حرف اون افسر دردم گرفت، از دزدیده شدن موتورم ناراحت نشدم . درسته من باید جانب احتیاط رو بیشتر رعایت میکردم، ولی واقعا باید برای اون کلانتری که دزد ها به راحتی میان و وسایل مردم رو از صد متریش میدزدن هم تاسف خورد! بعضی وقتا شاید یه مسئول نتونه کاری برای ارباب رجوعش انجام بده و از توانش خارج باشه، ولی نحوه پاسخگویی اون میتونه یا مثل آب رو آتیش ، طرفش رو آروم کنه یا برعکس مثل نفت رو آتش بیشتر آدمو بسوزونه ... نحوه پاسخگویی امثال این مسئول در این کلیپ دقیقا مصداق همین مساله است . واقعا به بعضیا باید گفت، اگر حرف زدن بلد نیستی ، حداقل حرف نزدن رو یاد بگیر ... ورامین نامه جامع ترین رسانه اینترنتی جنوب شرق استان تهران @varaminnamehh