💠
#فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۱۱)
🔸 تفکر نیچه سرشت جهان کنونی را روشن میسازد. تفکر ما چه موافق با او باشد و چه مخالف آن، در سایهی اندیشهی او حرکت میکند.
🔹 با اندیشیدن از طریق نیچه، ما به تفکر خودمان پی میبریم که نیهیلیسم بهعنوان تقدیر عصر ما آشکار است و آن راه و شیوهای است که ما امروز در آن ایستادهایم و به پیش میرویم.
🔸 نادیده گرفتن نیچه بهمعنای نادیده گرفتن خودمان و وجودمان است که بهموجب آن ما هیچ چیز از قرن بیستم و قرنهای آینده و جایگاهمان در آنها نخواهیم فهمید.
🔹 چنین گمان میرود که اگر بهدلیل نارضایتی از جهان، در برابر نهیلیسم «شور و حرارتی تدافعی» از خود نشان دهیم، یا بهدلیل خشم اخلاقی یا برتری خودپسندانه اعتقادی، وضعیت را تجزیهوتحلیل کنیم و سپس راهحلهایی پیشنهاد کنیم (بهطور مثال بازگرداندن ارزشها یا بازگشت به ایمان) در تمام این حالتها تفکرمان بیهوده و سطحی باقی میماند.
🔸 گمان میرود که تمام اینها یک پنهانکاری غیرعادی را ناظر به آنچه در اثر نیهیلیسم در خطر است آشکار میکند. این، درمان علایم بهجای درمان خود بیماری است.
🔹 کسانی که ایمان مسیحی یا اعتقادات متافیزیکی دارند و خود را عاری از نهیلیسم میدانند، شاید بهنحو اساسیتری توسعه نیهیلیسم را به پیش ببرند.
🔸 از اینرو از طریق نیچه و تفکر اوست که هایدگر میتواند به مسئله نیهیلیسم، یعنی ذات نیهیلیسم که همان نحوهی بودن ماست دست یابد و این امر صرف یک ناخوشی روحی در دوران اخیر و ناشی از فروپاشی ارزشها نیست، بلکه سرنوشتی دوهزارساله است که در شکلگیری ساختار جهان افلاطونی نهفته است.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی