💠
یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس
▪️ (قسمت ۴)
🔸 فوکو به این مسئله اشاره میکند که عالم جدید (که برساخته از علم جدید است)، ابژه های خودش را میآفریند. از همین نقطهنظر است که فوکو به تبارشناسی سوژه مدرن، جنسیت، جنون و ابژه های انضباطی نظیر مجرم، بیمار و دانشآموز میپردازد.
🔹 فوکو میگوید در مطالعات تربیتی قرن هجدهم به بعد، دانشآموز تبدیل میشود به ابژه تکنولوژیهای انضباطی. دانشآموز میفهمد که فراتر از تنبیه (حتی در تشویق) هم ابژه است یعنی میفهمد که اساساً دایره بودنش در این مناسبات تعریف شدهاست.
🔸 اصلاً بودن در نظام آموزشی، بودن در کانون قدرت (قدرت بهمعنای فوکویی) است. قدرت جدید چیزی است که از طریق آموزش اعمال میشود! تربیت جدید بهمثابه تعمیر است چنانچه انسان بهمثابه ماشین است.
🔹 البته باید دانست که نظام آموزشی ایران با غرب تفاوتی دارد؛ قدرت جدید یا همان اراده به قدرت (نهیلیسم) در غرب بهنحو فعال ظهور دارد ولی در جوامع توسعهنیافته بهنحو مخرب (منفعل) است.
🔸 بودن در دنیای مدرن، بودن در مناسبات اراده به قدرت است. در کلاسهای مدرن، شاهد تکنولوژیهای نرم انضباطی هستیم مثل حضور و غیاب، تخته یا معماری سراسر بین (دیدن بدون دیده شدن).
🔹 این تکنولوژیهای نرم انضباطی، در عالم قدیم وجود نداشت و مربوط به تجدد است زیرا در تجدد است که بشر بهدنبال حداکثر بهرهوریِ تکنولوژیک از طریق کنترل سراسری است.
🔸 «روش» در علم جدید، اطلاق صورت کنترلپذیر است. روشهای آموزشی جدید نیز مبتنی بر همین نوع نگاه است. سنجش دائمی حضور شاگرد در کلاس، کنترل کاملی به استاد میدهد. خود استاد نیز برساخت این تکنولوژی انضباطی است.
ادامه دارد...
🔺
@varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻
#ادمین_کانال