‌ ‌ 🔸 چه شود به چهرهٔ زرد من نظری برای خدا کنی 🔹 که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی 🔸 تو شهی و کشور جان تو را تو مهی و جان جهان تو را 🔹 ز ره کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی 🔸 ز تو گر تفقد و گر ستم بوَد آن عنایت و این کرَم 🔹 همه از تو خوش بوَد ای صنم چه جفا کنی چه وفا کنی 🔸 همه‌جا کشی می لاله‌گون ز ایاغ مدعیانِ دون 🔹 شکنی پیالهٔ ما که خون به دل شکستهٔ ما کنی 🔸 تو کمان‌کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین 🔹 همهٔ غمم بود از همین که خدا‌نکرده خطا کنی 🔸 تو که هاتف از بَرَش این زمان رَوی از ملامت بیکران 🔹 قدمی نرفته ز کوی وی نظر از چه سوی قفا کنی 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 هاتف اصفهانی ‌ ‌ ‌ ‌