🔸 جنس ارتباطی که ما در تشیع با کربلا برقرار کردیم، ارتباطی بیانتهاست. یعنی دائم منتظر درکی جدید یا حضوری جدید نسبت به کربلا هستیم.
🔹 کربلا برای ما یک واقعهٔ تاریخی نیست که با یک فحص و جستوجو در اطرافش بتوانیم آن را در ذهن خود ترسیم کنیم و تکلیفش را مشخص کنیم و نهایتاً به علتها و نتایج قیام عاشورا فکر کنیم، بلکه برای ما یک افق حضور است و با واژههای مختلف سعی میکنیم که این افق را در مقابل خودمان نگه داریم.
🔸 مثلاً «یا لیتنا کنا معک»؛ یعنی ای کاش ما هم با شما بودیم. یا «ولا تجعل آخر العهد من زیارتکم»؛ یعنی آخرین عهدمان برای زیارت شما نباشد.
🔹 همهٔ اینها نشان میدهد که نسبت ما با کربلا در واقع یک نسبت حضوری است و نسبتی است که دائم میخواهیم خودمان را با آن پیدا کنیم. اگر این افق در ما نباشد ما بهنوعی تسلیم روزمرگیها و حوادث میشویم.
🔸 کربلا برای ما چنین جایی دارد. لذا هر سال در محرم و صفر بهدنبال درک جدیدی میگردیم. این جور نیست که بگوییم مثلاً آن چیزی که پارسال فهمیدیم را تکرار میکنیم. نه! ما بهامیدی دوباره دور همدیگر جمع میشویم.
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
🎙 حجتالاسلام نجات بخش
🗓
اول محرمالحرام ۱۴۴۵