✅علامه طهرانی(ره):
🔻مرحوم آقا سیّد جمال گلپایگانی برای حقیر نقل کردند ....
🔻و از جمله یک نفر سیّد قزوینی که با ما رفت و آمد داشت، حالی پیدا کرده بود که ما را ولیّ مطلق حقّ میدید، و میآمد در منزل و صدا میزد: السّلام علیک یا ولیّ الله!
🔻و هرچه ما خواستیم او را متوجّه حقیقت امر کنیم نشد، و هرچه فرزندان به او گفتند: این کار را نکن مؤثّر نیفتاد؛
حتّی آقا سیّد احمد (فرزند سوّم ایشان) بدون اذن من، آن مسکین را زد، و حتّی من به او گفتم: من غلط میکنم حجّت مطلق خدا بوده باشم، من میخوابم و تو بیا و پا روی صورت من بگذار! او قبول نکرد و حتّی گفته بود: این حرفها خود نیز دلیل بر حُجّت بودن ایشان است. بالأخره ما ناچار شدیم وجهی تهیّه نموده و به ایشان دادیم و او را روانه ایران کردیم.
🔹مرحوم آقا سیّد جمال میفرمود:
🔻به واسطه این قضایائی که رخ داد من با حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام عهد کردم که به عنوان استاد دستوری ندهم و از کسی دستگیری نکنم.
@varesoon