🔸اصل ۱۱۳ و قضاوت غیر علمی از تفسیر شورای نگهبان 🔹تفسیر شورای نگهبان از اصل ۱۱۳ قانون اساسی مبنی بر محدودیت نظارت رئیس جمهوری، درست است. از این اصل نمی‌توان وظیفه نظارت بر اجرای قانون اساسی را استخراج کرد. بلکه باید به کمک اصول حاکمه قانون اساسی، آن اصل را تفسیر کرد. 🔹این گفته حقوق دان محترم: «هیچ تفسیری نمی‏‌تواند خارج از قانون اساسی باشد»، سخن درستی است. لیکن، اهل نظر خوب می‌دانند که برخی از اصول قانون اساسی بر دیگر اصول، حکومت دارند. یکی از ویژگی‌های اصل حاکمیتی، مفسر بودن آن است. 🔹شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی تفسیر قانون اساسی، مستند به همین اصول حاکمیتی است که قانون اساسی را تفسیر می‌کند. بر این اساس، اصل ۵۷ از اصول حاکمیتی قانون اساسی است که بر اصل ۱۱۳ حکومت دارد و مسئول نظارت بر اجرای قانون اساسی را تفسیر می‌کند. 🔹مطابق اصل ۵۷ وظیفه نظارت بر اجرای قانون اساسی بر عهده، ولی فقیه است. زیرا تمام قوا زیر نظر او عمل می‌کنند. بنابر این، گمان نمی‌رود که شورای نگهبان اصل ۱۱۳ را خارج قانون اساسی تفسیر کرده است. 🔹با وصف این، حقوق دان محترم شورای نگهبان را به سیاسی کاری متهم کرده است: «تفسیری که شورای نگهبان بر طبق اصل ۹۸ قانون اساسی از اصل ۱۱۳ دارد، به نوعی تفسیری سیاسی است». 🔹وی توضیح سخنگوی شورای نگهبان را اینگونه تفسیر کرده است که: «ایشان موضع گیری سیاسی نسبت به این موضوع دارد. عضو شورای نگهبان است و طبیعی است که در این خصوص جانب شورای نگهبان را بگیرد. اما موضع ایشان درست نیست». 🔹این سخنان از یک حقوق دان برجسته بسیار عجیب است. وقتی ایشان می‌گویدکه: «من در این زمینه از منظر حقوقی صحبت می‏‌کنم»، انتظار این است که به این گفته خود وفادار بماند و تفسیر شورای نگهبان را از همان جنبه حقوقی نقد کند، نه آنکه مساله را از جنبه منازعات سیاسی تحلیل کند. 🔹این بخش از گفته‌های ایشان را نمی‌توان تحلیل حقوقی تلقی کرد. بلکه کاملاً ماهیت سیاسی دارد. چه دلیلی وجود دارد که تمام تحلیل‌های ایشان و برخی از حقوق دان‌های همسو با ایشان از منظر حقوقی است؛ لیکن تفسیر شورای نگهبان سیاسی است؟ 📝 حجت الاسلام داود مهدوی زادگان 🌐 vasael.ir/0003uK 🆔 @vasael_ir