🔹دوران امام عسکري(ع) نيز مثل ائمه ديگر، خالي از اين گونه گرايشها و افکار و داعيه داران و شبهه آفرينان نبود. ايجاد شبهه از سوي مخالفان اسلام با انگيزه گمراه ساختن مسلمين رواج داشت.
🔹امام نيز با بيان حق، روشنگري ميکرد و حتي نسبت به کساني که با جعل حديث، روايات دروغ را به آن حضرت و پدر بزرگوارش نسبت ميدادند، افشاگري ميکرد.
🔹برخي از اين گرايشهاي انحرافي پيرامون قرآن بود. مثلاً اسحاق کندي که در عراق بود، درباره قرآن شبهه ميپراکند. کتابي را به گمان خود درباره تناقضات قرآن نوشت.
🔹امام عسکري در برخورد بعضي از شاگردان او، فرمود: ايا در ميان شما مرد رشيدي نيست که استادتان کندي را از کاري که به آن مشغول است، باز دارد؟ يکي گفت: او استاد ماست، چگونه ميتوانيم در اين زمينه يا هر موضوع ديگر به او انتقاد کنيم؟ امام پرسيد: ايا اگر من نکتهاي به تو بگويم، به اسحاق کندي منتقل ميکني؟ گفت: آري.
🔹آنگاه امام، دلايلي در ردّ شبهه افکنيهاي اسحاق به شاگرد او آموخت و حتي شيوه بحث و برخورد با او را هم بيان کرد (که نقل آن طول ميکشد).
🔹وقتي اسحاق آن حرفها را شنيد، به شدت تکان خورد و مجاب گشت و چون حق براي او روشن شد، آن نگاشتهها را از بين برد و سوزاند. از انحرافات ديگر آن عصر، رواج جعل حديث و نشر روايات دروغي در ميان مردم بود.
🔹عروة بن يحيي بغدادي، يکي از جعل کنندگان روايت بود و احاديث دروغي به امام هادي(ع) و امام عسکري(ع) ميبست و نسبت به اموالي که براي امام از سوي شيعيان ميرسيد، اختلاس داشت. امام او را لعن کرده و از شيعيان خواست تا او را لعن و طرد کنند و فريب دروغ پراکني آنها را نخورند.
🌐
vasael.ir/00041V
🆔
@vasael_ir