♨️
خودتحقیری ملی و مقایسۀ «این خراب شده» با «خارج»!
دوست طنزپرداز خوشقریحۀ ما (که اتفاقا نثر و شعرش را دوست دارم) متنی نوشته که ۳۶ سال پیش تنها مزیتمان این بود که در لبنان برق میفت و اینجا خیلی برق نمیرفت. حالا هم تنها مزیت برخی از ما این است که فیلترشکنمان کمتر از بقیه قطع میشود؛ آن هم ۶۱ سال بعد از رفتن یوری گاگارین به فضا!
خیلی هنر میخواهد که چنین مطلبی را درست دو روز بعد از پرتاب موفق ماهوارهبر قائم 100 به فضا بنویسیم (که جز حدود 10 کشور در دنیا هیچ کشوری توان فناورانۀ آن را ندارد) و تنها حدود یک ماه بعد از افتتاح تلسکوپ ملی ایران که کیفیت تصاویرش در حد هابل است.
🚫
آن حرفها طنز نیست، «خودتحقیری ملی» است.
شک نکنید بخش مهمی از مشکلات حوادث اخیر، از همین خودتحقیری ملی ناشی میشد. این که خرد و کلان و پیر و جوان ما مدام حس کند «چیزی ندارد» و بقیه «همه چیز دارند». مسئله این نیست که همه چیز روبهراه است. محض اطلاع، ما هم در همین کشور زندگی میکنیم و خبر داریم یک من ماست چقدر کره میدهد! اما
خودتحقیری ملی از قضا با «نداشتهها» کار ندارد، توی سر «داشتهها» میزند.
درست برعکس «طنز باشرافت» که دست روی کاستیهای واقعی میگذارد تا اهلش به فکر علاج آن بیفتند، خودتحقیری ملی اساسا در «مقایسه» شکل میگیرد.
مقایسهای هپروتی بین «این خرابشده» با «خارج»! تصوری که از «خارج» دارد هم چیزی است در حد تصور الناز شاکردوست از قانون اساسی و قانون دخالت ارتش بعد از ۲۱ روز اعتراض و فلان.
متن از هنرمند انقلابی جناب وحید خضاب
@vahid_khazab
@vasfezolal