تا که دانشجو شدم در جامعه مطرح شدم
بعد عمری در نگاه دیگران اصلح شدم
با خودم گفتم که بعد از فارغالتحصیلیام
زوج دلخواه یکی چون آنجلینا جولیام
توی کانون روزهایم را به سر میآورم
عاقبت توی سران من کله در میآورم
بعد از آن تا آمدم در جمع دانشگاهیان
بخش مالی گفت پولش را بیاور ای فلان
چشمتان بیچارگیها را نبیند کاشکی
کک درون جیب تنبان گل نچیند کاشکی
در خیالم بود با علم و ادب پر میشوم
بعد فهمیدم که نه با پول دکتر میشوم
پول باباها الهی جیبتان را پر کند
زندگی بیپولیاش را کاملاً سانسور کند
من برای مشکلات خود صبوری میکنم
از کباب تسمهای سلف دوری میکنم
آزمایش دادم و در لوله خون پاشیده شد
توی کافور رگم گلبول قرمز دیده شد
هوش را از سر پرانده قرمه سبزی چمن
نمرههایم را که اصلاً حرفشان را هم نزن
خوشگلی با چشمکش ده نمره دارد من ولی
با تمام چشم و چالم حاصلم بیحاصلی
خستهام از امتحاناتی که در آینده است
خستگی از امتحانها توی ذات بنده است
من که کلاً از دروس سخت دوری میکنم
دائماً با چشم خود دنبال حوری میکنم
جزوهها را مینویسم تا یکی پیدا شود
جزوه را از من بگیرد یار غار ما شود
هم برای جزوه دادنها اطاعت میکنم
هم برای جزوهگیری خوب دقت میکنم
مشکلم تنها غذا و چایی و دارو نبود
بحث دل بود و دلآرامی که دل را میربود
توی پیوی را نگویم از چه چیزی میچتند
تا همین جا هم ممیزها کمی ناراحتند
الغرض هر چیز دانشگاهی ما بنجل است
ازدواجش را ولی هر کس نمیخواهد خل است
حرفها دارم ولی حرفی ندارم بگذریم
آخرش را هم سه نقطه میگذارم بگذریم
✍رضا حسینپور
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷🇮🇷
@vatanz_ir🇮🇷🇮🇷