همه خوابند و ظرف‌ها بیدار تا که دستی به رویشان بکشم خانه بی‌نظم و فرش‌ها درهم! شانه‌ای کو به مویشان بکشم؟ بچه‌ها خواب... کار، بیدار است! کار، با من، همیشه همراه است! مثلِ اشعارِ سرزده -یکسَر- پیش می‌آید و به ناگاه است! کارِ خانه تمام شد امشب! هدیه شد اَجرِ آن به مادرمان! که همین (ظرف شستنِ ساده)، شُسته گَردِ گناه را از جان دفترِ کارهای امشب هم، مُهرِ تشویقِ آفرین دارد! بندگی، مادری و همسریَم شعرِ نابی در آستین دارد خواب، آمد! خیال‌ها بروند! تا دل از دغدغه رها باشد! نیمه شب می‌پرم! سَرَک بکشم که پتو روی بچه‌ها باشد! تجربه گفته خواب هم باشم، فکر از سَر نمی‌رود بیرون! مثلاً داغِ مردمِ غزه! مثلاً محوِ کاملِ صهیون! صبح و شب، مادرانه مشغولم! خانه‌ام نذرِ عترت و قرآن! که مگر باشم آخرِ سر از مادرانِ حماسه‌سازِ جهان ✍ عارفه دهقانی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام]🇮🇷