خدایا! نه این که فقط با خیال آسوده درخواستم مطرح کنم، نه، یه خورده بالاتر. به عنوان یه گناهکار و مجرم می‌ام درِ خونۀ تو و برای گرفتم حاجتم از تو برات ناز می‌کنم: (مُدِلّاً عَلَيْكَ فِيما قَصَدْتُ فِيهِ إِلَيْكَ) «مُدِلّاً عَلَيْكَ » تو کاری کردی با من که من مجرم و گناهکار به این نتیجه رسیدم که می‌تونم توی اون قصد و هدفی که دارم و به خاطرش به سمت تو اومدم، برات ناز کنم. به نظرتون برای این قسمت از دعای افتتاح، نباید جون داد؟ قشنگ‌تر از اینم می‌شه رابطۀ بنده و خدا رو توصیف کرد؟