اینکه فردی بتونه تمام جریانات داخل نظام رو باهم یکپارچه کنه قطعا
#هنر هست.
به شرطیکه خودش بازیچهی هیچ فرد و گروه و فرقهای نباشه
چون در اینصورت تمام اون جمعیت یکپارچه رو هم بازیچه خواهد کرد.
اما آیا احمدینژاد واقعا چنین کاری کرد؟
یا کاری کرد که برادر جلوی برادر بایسته؟
و چه خانوادهها که از این دوقطبیسازی آسیبهای شدید دیدند.
احمدینژاد مدعی شد این کاندیداهای مقابل من، همه بر علیه من هستند و من تک و تنها هستم و برای مقابله با اینها اومدم و البته شعارهایی داد که شعارهای
#اصیل_انقلاب بود
مثل سادهزیستی، عدالت، مبارزه با استکبار و استعمار
و البته تا حدود زیادی هم به شعارهای خودش وفادار بود.
حالا سوال اینجاست
چطور مدعی هستید مردمی که با انقلابیون نیستند بخاطر شعارهای انقلابی به احمدینژاد رای دادند؟
چرا شاخصهی انقلابی بودن رو از مردم میگیرید؟
همان مردمی که بخاطر شعارهای انقلابی به احمدینژاد رای دادند؟
چطور مدعی دلسوزی و مصلحتاندیشی برای نظام و انقلابی هستید که تلاش دارید جایگاه مردمی او رو بخاطر منافع یک فرد و گروه انکار کنید؟
رای دادن مردم به موسوی و رفسنجانی و خاتمی و روحانی یعنی غیرانقلابی بودن مردم؟
پس چرا به احمدینژاد رای دادند؟
قطعا عاشق چشم و ابرو قد و قامتش نبودند و به شعارهای او رای دادند.
همانطور که به شعارهای قبلیها رای دادند.
حالا اینکه هر کدام چقدر این شعارها را برای فریب مردم و صرفاً رسیدن به قدرت دادند مسالهی دیگری هست.
👈در ضمن آیا احمدینژاد امروز باندازهی احمدینژاد آن روز به شعارهای انقلابی معتقد هست؟