🌷بسمه تعالی 🌷«غنا و فقر آن گاه آشکار می‌شود که اعمال (انسان ها) بر خدا عرضه شود»؛ (الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللّهِ). حقیقت غنا بی نیازی و حقیقت فقر نیازمندی استنشنیده ای که زیر چناری کدو بُنی برجست و بر دوید برو بر به روز بیست پرسید از چنار که تو چند روزه ای گفتا چنار عمر من افزون تر از دویست گفتا به بیست روز، من از او فزون شدم این کاهلی بگوی که آخر ز بهر چیست؟ گفتا چنار: نیست مرا با تو هیچ جنگ کاکنون نه روز جنگ و نه هنگام داوری است فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست! این سخن را با حدیثی از امام صادق عليه السّلام...... . ابوذر گفت: من نیازی به آن ندارم، من امروز را صبح کردم در حالی که از غنی ترین مردمم. فرستادگان عثمان گفتند: خداوند تو را به سلامت بدارد ما در خانه تو چیز زیاد و یا حتی کمی که قابل استفاده باشد نمی بینیم. گفت: آری زیر این پارچه که می‌بینید یکی دو گِرده نان جو است که چند روزی از پختن آن گذشته، من این دینارها را برای چه می‌خواهم؟ نه به خدا سوگند نمی پذیرم، تا خداوند بداند گرچه من قادر به چیز کم یا زیادی نیستم ولی غنی به ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام و عترت هادیان و مهدیین و راضیین و مرضیین او هستم همان کسانی که هدایت به حق می‌کنند و به حق و عدالت حکم می‌نمایند. من اینگونه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می‌فرمود: برای پیران بسیار زشت است که دروغ بگویند (آنچه گفتم عین حقیقت بود). بنابراین این دینارها را به عثمان بازگردانید و به او بگویید: من نیازی به این دینارها و آنچه نزد اوست ندارم تا خداوندی که پروردگار من است را ملاقات کنم و او حاکم میان من و عثمان خواهد بود. [۱] ---------- [۱]: 📚بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۹۸، ح ۵.