✳️ شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) ◾️اولین نفر از بنی هاشم علی اکبر علیه السلام به میدان می رود و رجز می‌خواند و می جنگد و شمار زیادی را به درک واصل می کند. نزد پدر باز می گردد و می گوید: یا ابة، العطش قد قتلتی ... پدر جان، تشنگی مرا کشت و سنگینی آهن (زره) بی تابم کرد. آیا آبی هست؟ امام می گرید و می فرماید:پسر جان از کجا آب بیاورم؟‌ اندکی دیگر بجنگ، به زودی جدت رسول خدا(ص) را ملاقات می‌کنی و از جام سرشار او سیراب می‌شوی، که دیگر پس از آن تشنه نگردی. (1) ◾️علی اکبر به میدان باز می گردد و به دشمنان یورش می برد؛ در مقاتل از 44 تا 200 نفر کشتگان شمشیر علی اکبر را نوشته اند. مرة بن منقذ او را می بیندو می گوید: گناه عرب بر گردن من اگر این جوان از کنار من بگذرد و این کار را تکرار کند و من پدرش را به عزایش ننشانم. علی اکبر بار دیگر به دشمن حمله می کند و با شمشیرش آنها را می‌زند تا آنکه مره ضربتی بر او می زند و او را نقش زمین می کند و او را محاصره می کنند و پیکر مطهرش را با شمشیر قطعه قطعه می کنند. خوارزمی می گوید بعد از ضربت مرة بن منقذ او دست به گردن اسب علی اکبر می گیرد و به سوی لشکر دشمن می برد و دشمنان، او را با شمشیر قطعه قطعه می کنند. ◾️علی اکبر در آخرین لحظات عمر، ندا می دهد:پدر جان، خداحافظ. این جدم رسول خداست که تو را سلام می‌رساند و می‌گوید: سریع‌تر به ما ملحق شو. آن‌گاه علی فریادی می زند و جان به جان آفرین تسلیم می کند. حسین می آید و بر بالینش قرار می گیرد و صورت به صورت او می نهد و می گوید: قتل الله قوماً قتلوک ما اجراهم علی الله و علی انتهاک حرمة الرسول علی الدنیا بعدک العفا؛ خدا بکشد مردمی را که تو را کشتند. چقدر این مردم بر خدا و هتک حرمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) گستاخ و بی‌باک گشته‌اند. بعد از تو، خاک بر سر دنیا . ◾️در این هنگام زینب (سلام‌الله‌علیها) با سرعت (از خیمه‌ها) بیرون می آید و فریاد می زند: «وای برادرم، وای فرزند برادرم» و خود را بر پیکر پاره پاره علی اکبر می اندازد. امام حسین (ع) به سوی او می آید و او را به خیمه می برد. سپس به جوانان بنی هاشم می گوید: احملوا اخاکم؛ «برادرتان را (به خیمه‌گاه) ببرید» و جوانان، او را می برند و در جلوی خیمه‌ای که در مقابل آن می‌جنگیدند بر زمین می نهند. (2) ◾️امام (ع) زبان به نفرین می گشاید: خدایا اینها ما را دعوت کردند تا ما را یاری کنند؛ اما حرمت ما را نگه نداشتند و ما را کشتند. خدایا، باران آسمان را بر آنها حبس کن و برکات زمین را از آنها منع کن و اگر آنها را مدت زمانی از نعمت خویش بهره دادی، اما در میانشان تفرقه و جدایی بینداز و آنان را فرقه‌ها و گروه‌های پراکنده قرار بده و همیشه حاکمان را از آنان، ناخشنود ساز (3) ◾️آن‌گاه امام خطاب به عمر سعد فریاد می زند: خداوند نسل تو را قطع کند و کارت را مبارک نگرداند و کسی را بر تو مسلط گرداند که در بستر، سر از تنت جدا سازد، همان‌گونه که تو نسل مرا قطع کردی و حرمت قرابت من با رسول خدا را حفظ نکردی. پی نوشت: 1-لهوف ص 166 2-شیخ مفید، محمد، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد ج۲، ص۱۰۶. 3-ابن سعد، ترجمه الحسین (علیه‌السّلام) و مقتله، ص۷۳. @velayatTV