گفتم آقا خب شبه اما هر چی شما امر کنید. 🌺 حضرت فرمود بمون. من خیییلی خوشحال شدم. اول اینکه حضرت از بین اصحاب منو جدا کرد و با همدیگه کلی صحبت کردیم. دوم اینکه از من خواست که شب رو بمونم. 🌸 در روایت هست که امام رضا فداش بشم حتی رخت خواب بزنطی رو هم پهن کردند... 🔹 در ادامه بزنطی میگه: حضرت اتاق رو در اختیار من گذاشتند و بیرون رفتند. من با خودم فکر کردم حضرت دیگه رفته. سر به سجده گذاشتم 👈 و گفتم: خدایا ممنونم... حجت خدا و وارث علم پیامبران از بین برادران دینی، منو برای صحبت انتخاب کرد.. 😍