شوهرم توو کارخونه فرش کار میکرد و خداروشکر خونه و ماشین از خودمون داشتیم،ولی شوهرم چند سالی بود حریص شده بود و تا میتونست اضافه کاری میکرد و اصلا بهم توجه نمیکرد😔
همسایه روبروییمون مشاوره خانواده بود و کار خیلی از همسایهها رو راه انداخته بود.
از جایی که کامل بهش اعتماد داشتم تمام مشکلاتمو بهش گفتم...
گفت فردا شب بیاید خونه تا بهت مشاوره بدم،فردا شب تا وارد خونشون شدم دیدم چراغ ها خاموشه تا خواستم برگردم عقب که...😱😧🔥👇
https://eitaa.com/joinchat/4191486495Cd7848c9260
بخاطر یه اشتباه زندگیمو نابود کردم😔🔥