میدونی چیه شکست و دوست دارم؟ اینکه انگار یه تریلی زده بهمون و ما مچاله شدیم تو ماشین جلوییه. ولی باز یه حساب سر انگشتی میکنیم ببینیم چقدر طول میکشه درست شدنش؟ در حالی که امکان داره اصلا دیگه درست نشه. یا داریم فکر میکنیم چه راه های دیگهای برای رسیدن به مقصد وجود داره؟ این جذابه از نظر من. اینکه در اوج ناامیدی هنوز اعتماد داری به اینکه میتونی درستش کنی برام جالبه. انگار در واقع هیچ شکستی وجود نداره و هر شکست به منظور یک پله بالاتر رفتنه.