ه گزارش ایرنا، از قدیم نه تنها خانوادههایی که دستشان به دهانشان میرسید بلکه حتی خانوادههای فقیر نیز برای فرزندانشان آرزوی پزشک شدن داشتند و از بچگی با گذاشتن لقب «دکتر» روی دختر و پسرشان آرزوی خود را به زبان میآوردند. هنوز هم بسیاری از والدین در ایران آرزو دارند فرزندشان پزشک شود اما روزگار اندکی فرق کرده است.
توزیع مدارس و سیستم آموزش و پرورش مانند گذشته یکسان نیست و انواع و اقسام مدارس غیردولتی و تیزهوشان با شهریههای دهها و صدها میلیون تومانی در کنار مافیای پر رونق کنکور که امروز حضور آن به مقطع ابتدایی رسیده است، شرایط را عوض کرده است و هر کسی امکان رسیدن به صندلی پزشکی دانشگاه را ندارد. البته بازار پزشکی عمومی هم رونق قدیم را ندارد و برای ورود به بهشت تخصص نیز غول بزرگ آزمون دستیاری در پیش است.
حالا بسیاری از خانوادهها و جوانان فقط به نام و اعتبار حرفه پزشکی و لباس سفید آن و البته درآمد مناسب آن نسبت به مشاغل دیگر فکر نمیکنند و محاسبات دیگری هم در کار است، سهمیههای رنگارنگ که وزیر بهداشت هم به آن اعتراف کرده است ورود هر کسی را به رشته پزشکی میسر نمیکند. ورود به رشتههای تخصصی نیز میلیاردها تومان سرمایه می خواهد، سرمایهگذاری پیش و پس از قبولی تا کسب و کار مناسب و سودآوری فراهم شود و البته داشتن ارتباطات در بدنه بوردهای تخصصی نیز بی اثر نیست، این همه یعنی پزشکی اکنون دیگر رشتهای نیست که هر کسی را تاب و توان ورود به آن را داشته باشد و شاید در انحصار طبقه خاصی درآمده است.
با وجود این مشکلات و به خصوص با توجه به آینده نه چندان مطمئن بسیاری دیگر از رشتههای دانشگاهی و کم رونق شدن تحصیلات دانشگاهی، نسبت به دهههای گذشته هنوز پزشکی در کنکور سراسری یکی از پر متقاضیترین رشتههاست و هنوز در کنار رشتههای دندانپزشکی و داروسازی سیل عظیم داوطلبان ورود به دانشگاه را پشت سد کنکور تجربی میآورد.
آخرین آمار کنکور در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد حدود نیمی از یک میلیون و ۱۳۱ هزار داوطلب کنکور یعنی بیش از ۵۰۰ هزار نفر در کنکور تجربی شرکت میکنند در حالی که ظرفیت رشته پزشکی در دانشگاههای کشور بر اساس آمار وزارت بهداشت حدود ۱۳ هزار و ۸۰۰ نفر است.
در واقع فقط یک درصد داوطلبان کنکور تجربی وارد رشته پزشکی میشوند، دانشجویانی که باید ۷ سال در رشته پزشکی عمومی درس بخوانند و به عنوان پزشک عمومی وارد بازار کاری شوند که به جز موارد خاص درآمد بالایی ندارند. پزشکانی که برای رسیدن به آرزوی خود یک سد بزرگ دیگر یعنی آزمون سنگین، گران و حاشیه دار دستیاری را باید سپری کنند تا متخصص شوند. اما در مقطع پزشکی تخصصی نیز همه رشتههای تخصصی متقاضی یکسانی ندارد و در سالهای اخیر برخی از صندلیهای رشتههای دستیاری متقاضی کافی ندارد تا جایی که صندلی آن خالی میماند و این یکی از عجایب روزگار است.
تحلیلهای مختلفی درباره این تغییر رویکرد وجود دارد اما شاید مهمترین آن پولساز نبودن این رشتهها و لزوم کار کردن در بخش دولتی است و برعکس رشتههایی مثل جراحی پلاستیک، چشم پزشکی، پوست و رادیولوژی که در سالهای اخیر درآمدزا شدهاند، پر متقاضی هستند و به قول معروف روی بورس هستند.