یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم احساس کردم صورتم آتش گرفته است خود را میان یک در ودیوار دیدم https://eitaa.com/joinchat/3555262904Ccffa6774bf 🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱