محصول فرهنگ اربعین سلام شنبه ی قبل بعد از چهار روز پیاده روی با پای خسته و بی جان رسیدم کربلا و بعد از زیارت رفتیم یه موکب عراقی کنار شط فرات ته خیابون مقام امام زمان مستقر شدیم عصر تو حیاطش نشسته بودم که سهل انگارانه گوشیمو تو حیاط جا گذاشتم و رفتم داخل اتاق و نمازمو خواندم بعد از نماز متوجه شدم گوشیمو تو حیاط شلوغ جا گذاشتم وقتی رفتم سراغش دیدم نیست و هرچند دوستانم به برخی از اعضای اون موکب مشکوک شدند ولی گفتم لطفاً به هیچ کس ظن بد نداشته باشید که یا ایها الذین آمنو اجتنبوا کثیراً مِن الظّن انّ بَعْضَ الظّنِ اثمٌ. خلاصه شبم رفتیم زیارت و همون شب عازم ایران شدیم و امروز بعد از چند روز یک نفر تماس گرفت و گفت گوشی ات پیش منه من اشتباهی فکر کردم رفیقم گوشی اش را فراموش کرده بردارد و برداشتمش تا تحویلش دهم اما نتوانستم تا لب مرز رفیقم را پیدا کنم وقتی از مرز رد شدیم رفیقم را دیدم که گفت گوشی برای شخص دیگریست و بعد از بارها امتحان کردن لوگوی رمز توانسته بود بازش کند و با مامانم تماس گرفته بود و جریان رو گفته بود و بعد از گرفتن آدرسم گوشی را برایم پست کرد و اینگونه من به واسطه وجدان بیدار یک دوستدار حسین بن علی به گوشی ام رسیدم. فدای حسین و مغناطیسش که دلها را به خود جذب میکند. |صدای ایران 🇮🇷 VOI| 🏴  @VOINEWS|@VOINEWS